مدت زمان: 23 ثانیه
مرحوم حاجى نورى راجع به جزیره خضراء روایتى نقل کرده است . یکى از فواید محضر شریف علامه شعرانى این است که ایشان باز حاشیه اى در اینجا دارند که ما آن حاشیه را در هزار و یک نکته آوردیم .
ایشان مى فرمود که : جزیره خضراء الان هم هست . از بلاد اندلس است . جزیره اى است خیلى سبز و خرم . نوعا جزیره ها خضراء هستند.ولى آن جزیره ویژگى خاصى دارد. مهدى فاطمى آن جا را پایتخت خودش قرار داد و محل حکومتش بود. بعد این مهدى فاطمى و جزیره خضراء، سر زبانها افتاد و دهان به دهان نقل شد، و بعضى از این جهال نقله ، مهدى فاطمى را تبدیل کردند به حضرت مهدى بقیه الله (عج ) و ایشان را در جزیره خضراء اسکان دادند. و جزیره خضراء را با مثلث برمودا ارتباط دادند. چه کارها کردند، چه چیزها دنباله این حرف آوردند و دیگران هم گرفتند این را در این کتاب و آن کتاب نوشتند.
میگن باید گوش به زنگ باشی ...
گوش به کدوم زنگ؟ زنگ ساعت یا زنگ در
بعد که صدای زنگ رو شنیدم باید چی کار کنم؟
صدای زنگ مدرسه طنین شاد و زنده ای داره مخصوصا زنگ آخر که وقتی به صدا در میاد و پشت سرش موج همهمه بچه ها از پنجره کلاسها بیرون میریزه مثل اینه که یهو در قفس هزاران پرنده وا بشه و همه با هم پرواز کنن انفجاری از صدای بالها که به سرعت پراکنده میشه و سکوت همه جا رو فرا می گیره
اما یه زنگ هست که با همه زنگها فرق داره چون فقط به یک ضربه نواخته میشه و گوش به زنگهایی داره که یه نوازش این زنگ براشون کافیه تا یا علی بگن و وارد گود بشن مثل زنگ ساعت نیست که با مشت انقدر تو سر خودش بکوبه تا خاموش بشه یا یه چکش از زیر پتو بیرون بیاد و بخوره توی سرش و خفه اش کنه این زنگ فقط وقتی نواخته میشه که پیش از اون گوش به زنگهاش دور یه گود جمع شده باشن اون وقته که به صدا در میاد دنننننننگگگگگگ... و پهلوونها یا علی می گن و وارد گود میشن زنگی که اگه خوب گوش بدی الان هم به گوش میرسه
زمین یه فرفره است
خدا چرخوندش و شروع کرد به سماء
اولش تند
بعد آرومتر
و در همین حال چرخش
در تشکچه فضا
تکیه داده است
انگار احساس راحتی میکند
توی این سینی که اسمش هست
منظومه خورشید و زمین
بله
منظومه خورشید ی ما یک سیاره بیشتر ندارد
زیبا
سبز آبی فیروزه ای با اتمسفری که روح اوست
دل زمین زنده است
دل مریخ مرده است
وقتی مرد خاصیت مغناطیسی خود را از دیت داذ
و جو مریخ در فضای نامتناهی پراکنده شد
چون دیگر جذبه ای ملکولهای تشکیل دهنده جو را به سوی خود
نمیکشید تا به هم نزدیک شد
ه و تشکیل جو دهند
زمین هم خودش زنده است
هم اهلش
همه چیز زمین زنده است
جانوران و گیاهان
و سنگها و کوهها
و دریاهایش
و از آدمها
همه کسانی که
چشم به راهند
عایشه با فاطمه (س) هم سال بود و دوستش نداشت
فاطمه شب عروسی گریه می کرد با وجود اینکه به خانه آشنا می رفت
برای پیامبر می گریست
اصل درگیری عایشه با فاطمه بود
با علی هم بخاطر فاطمه دشمن بود
با خدا هم بخاطر فاطمه جنگید
خدیجه را در نزد پیامبر تحقیر می کرد
"پیرزن بی دندان قریشی " می خواندش
نه از آن رو که پیامبر را دوست داشت
از آن رو که فاطمه را دشمن داشت
عایشه اصلا به این مأموریت به خانه پیامبر فرستاده شد که از او بزاید
و این تازه اول هجرت بود و تشکیل مدینه النبی(ص)
اولین مدنیت حجاز
قبلش حکومتی وجود نداشت که کسی به آن طمع کند
10 سال آخر عمر پیامبر بود که همه اتفاقها افتاد
دلم می خواهد حرف بزنم و اینها رو بگم
احساس می کنم همه مسأله ما همون جاست توی اون دوتا پنج سال
مدینه
نفاقی شکل گرفت که مثل هسته مرکزی در حال چرخش رشد کرد و عفونت روحی بزرگی شد که پنجاه سال بعد در کربلا ترکید و کارنامه بشر را به رجسی آلوده کرد که تا پاک نشود زمان یک قدم هم جلو نخواهد رفت
عصر غیبت از غروب عاشورا آغاز شد از آن لحظه ای که امام (ع) از میانشان رفت تا بحال عصر غیبت است
می گن باز زد به صحرای کربلا
من واقعا از هر جا شروع کنم یهو سر از صحرای کربلا در میارم
نم دونم چرا اینجوریه