نقد معماری حرم امام خمینی(خیلی جالب)
نقد معماری حرم امام خمینی(ره)
نویسنده: یحیی نوریـــان/ کارشناسی ارشد معماری؛ دانشگاه تربیت مدرس
ضرورت یا فرصت؟!
«معماری ایرانی اسلامی»؛ این کلمات ابزاری بود که مسئولان امر تقریبا هر منتقدی را با آن شتم دادن و از صحنه بیرون کردند. فارغ از اینکه کمتر منتقدی انتقاد خود را معطوف به این ادعا کرده بود و انتقادات بر حرکت مسرفانه و تجملاتی مرقد امام در ساختوساز آن تاکید داشت. اگرچه مسئولان امر بدون توجه به این انتقادات، به شیوههای مرسوم در فرافکنیهای خود حتی تمام مجموعه شهرآفتاب و سازمانهای خدماتی تاسیسشده را موضوع بحث منتقدان جلوه دادند و آنها را به مخالفت با خدمتگزاری به مردم و احترام به امام(ره) متهم کردند، اما عمده توجه مخالفان و منتقدان به معماری بخش آرامگاه امام و تجمل آن بود که مسئولان نیز در پاسخ، با ادعای ایرانی اسلامی از آن دفاع کردند؛ از این روی در این یادداشت سعی داریم بررسی کنیم که این صفتها و ادعاها تا چه میزان با واقعیت معماری مرقد امام خمینی(ره) تطبیق دارد؟ طبعا این یادداشت یک یادداشت فنی و نه سیاسی است که تنها به گوشهای از مسائل فنی میپردازد و نه حتی همه نقد فنی ممکن بر این بنا؛ اگر کسی مایل است از منظری فرهنگی – دینی یا سیاسیتر به مساله نگاه کند، کافی است مجموعه انتقادات این روزها را مرور کند یا در اشاره قدرتمند مقام معظم رهبری در سخنرانی روز ۱۴ خرداد (استفاده از زیلوی ساده حسینیه امامخمینی بیت رهبری در جایگاه سخنرانی) دقت کند. مساحت مجموعه مرقد امام(ره) ۲۰۰هزار مترمربع است که با پول بیتالمال بهمنظور خدماترسانی به زوار و برگزاری مراسم مختلف ساخته شده است. بخش اصلی مورد انتقاد رسانهها و مردم ایران، نه مجموعه خدماتی آن که معماری و هزینهکرد نامعقول و تجمل ناروا، بهطور ویژه در بخش آرامگاه و مرقد امام، است. این بخش یک شبستان عظیم به همراه عناصری خاص نظیر گنبد و مناره و نورگیرهای وسیع، ضریح امام خمینی(ره)، فضای پیشورودی، سایهبان ورودی تشریفات و بهطور کلی بخش زیارتی مرقد را در بر میگیرد.
تناسبات
غولپیکری، صفت خوبی برای معماری نیست،؛اما عظمت چرا. عظمت، مفهومی کیفی است که تنها یکی از مولفههایش ابعاد کالبدی است و باید اذعان کرد که تاریخ نشان داده است حتی این مولفه اصلیترین مولفه ساخت یک کالبد باعظمت نیست. چهبسیار مساجد کوچکی که نزد مومنان، عظمت خدا را متجلی میکنند. سازندگان بنای مرقد دقیقا مشابه انگاره حاکم بر ساخت برخی کلیساهای عظیم جهان مسیحی قرون وسطی، عظمت را در بزرگی کالبد و پرکاری سطوح و ایجاد نوعی رعب و ابهام در مخاطب میدیدند. آنها حتی وقتی برای رسیدن به این عظمت نتوانستند طاقهایی با فرم منطقی را معیار طاقگهوارها قرار بدهند (چراکه خیز طاقهای با هندسه کامل در چنین دهانهای بسیار بیشتر میشود) حاضر شدند طاقی با فرم ضعیف و بدون هندسه کامل را صورتبندی کنند؛ سطوح وسیع بدون شکست و هندسهپردازی خاص را به دست توانای صنعتگران و هنرمندان آینهکار و گچبر بپوشانند تا طراحی فرم بد مبنا را مخفی کنند. طبعا هزینه پوشاندن چنین خطایی کم نخواهد بود.
تزیینات و نگارهها
با توصیفات بالا مشخص است که نگارهها و تزیینات بنای مرقد امام(ره) نقطه قوت آن است. متولیان ساخت مرقد هزینه بالایی را صرف تزیینات کردهاند که اگر نمیکردند، با این طراحی نادرست شاهد دوصدچندان انتقاد از سوی جامعه متخصص میبودند. اما حالا انتقادی بزرگ از سوی ملت مستضعف را در مقابل دارند که چرا مقبره امام(ره) ما مستضعفان این قدر پرکار و تجملاتی است؟ نگارهها و تزیینات بنای مرقد نیز خود قوت و ضعف دارد. هرچه نگاره نفیس سطوح منحنی مقعر سقف بنا (در حاشیه خیمهها) پرکار و نوآورانه و درست است و حتی به دلیل محل استفاده و نوع قوس متفاوت، بستر نوعی نوآوری به حساب میآید، آینهکاریهای طاقگهوارها و قاببندیهای درون آنها بیترکیب و ناموزون است. هرچه تزیینات رسمی و کاسه گنبد متعارف است، ستونهای اصلی ناموزون بنا بد پوشش یافته است.
خیمهها
بنای مرقد در گوشههای چهار طاق گهوار، چهار سایهبان عظیم دارد که نور آسمان را به فضای داخل میآورند. طبعا نورگیری خوب این چشمهها از نقاط قوت عملکرد بنا است؛ اما این چشمهها نهتنها به منظور نورگیری، که به گفته مسئول سازنده بنا و همچنین گفتوگوی مکتوب عطاء امیدوار، بهمنظور نمادپردازی خاصی بهصورت چادر خیمه درآمدهاند. سازندگان خواستهاند مرقد امام(ره) را مانند خیمه طراحی کنند و بعد با تصور رساندن مرقد به حرم ائمه اطهار(ع) به سمت ساخت چنین کالبد متمولانه و ترکیبهای عجیب رفتهاند. خیمهها که در داخل بر زرقوبرق فضا افزودهاند، نورگیرهایی وسیع با هزینهکرد نامتعارفاند که طبعا هزینههای تاسیساتی خاص خود را نیز به همراه دارند و با ترکیب خود در نمای خارجی نیز بر کلیت کالبد مرقد از دید ناظر بیرون تاثیر خوبی به جا نمیگذارند.
طاق و قوسها
طراحی طاق و قوسها در بنای مرقد از رویه یا هویت واحد برخوردار نیست. ترکیب طاقهای رومی و اسلامی، تداخل طاقهای نما به شکلی که این روزها بیشتر با سلیقه کشورهای حاشیه خلیج همراه است و تفاوتهای ریتمشکن طاقنماهای روی هم، همه و همه از طراحی غیرمنسجم جدارهها و طاقنماها حکایت دارد. از نکات قابل توجه در طراحی جدارههای بنا، طراحی بخش ورودی تشریفات و جایگاه سخنرانی است. بر بالای جایگاه سخنرانی (که نوعی سقف کوتاه برای مسیر ورود تشریفاتی به مرقد نیز هست) یک جایگاه خاص سخنرانی دیگر نیز در نظر گرفتهاند که درب ورودی خاص و تزییناتی ویژه دارد و البته در خوشبینانهترین حالت، جا پای اسلاف گذاشتن و برای امام غایب جایگاه مشخصکردن است؛ هرچند بیشتر به سان کالبدی است که در احادیث با عنوان «محراب» از سوی معصوم نهی شده است (برای مطالعه بیشتر میتوانید به شماره ۲۵ همشهریمعماری مراجعه کنید) .
ستونها
اوج این ناهماهنگی در بنا که طاق و قوسها نمونهای از آن بود، در طراحی سازه و ستونهای مجموعه دیده میشود. به فراخور «غولپیکری» مورد نیاز سازندگان، از ابتدا قرار بوده است شبستان با حداقل ستون بنا شود؛ اما واقعیت آن است که برای رسیدن به این سودا (فارغ از منطقی بودن یا نبودن آن) هماهنگی لازم در طراحی مجموعه وجود نداشته است. به این ترتیب علاوه بر فرم نامناسب و طراحینشده ستونها که تا پایان کار نیز در تزیینات موثر بوده است، با یک پدیده دردآور در معماری فضای داخلی مرقد امام(ره) روبهرو هستیم.
سازندگان مرقد گویا در میانه کار متوجه شدهاند که تهویه هوا و تاسیسات این سازه بزرگ را بهکل ندیدهاند! به این ترتیب با وجود هزینههای میلیاردی برای ساخت شبستانی با کمترین ستون و در این ابعاد غولپیکر، به افراشتن ستونهایی دروغین (البته بازهم غولپیکر و با ارتفاع تقریبی بیش از ۶ متر) در محیط خیمهها اقدام کردهاند تا تاسیسات تهویه محیط و بلندگوها را در آنها جا بدهند. طبعا این ۳۲ ستون بزرگ، بهرغم پسارتفاع خود بدون اینکه باری را تحمل کنند، به مقرنسی تزیینی ختم میشوند تا مرثیه هزینههای گزاف و بیش از نیاز را در این بخش به اوج خود برسانند.
سایهبان الحاقی
اولیای امر در بخش ورودی تشریفات سالن (یعنی همانجا که هیاتهای سیاسی، سفرا و … برای ادای احترام به امام(ره) از آن وارد میشوند) یک سایهبان با هشت ستون به سبک کاخهای ایران باستان ساختهاند تا مثلا بر هویت ایرانی بنا بیفزایند. این سایهبان، ستونها و سرستونهایش علاوه بر آنکه به طرز غیرقابل قبولی با دیگر بخشهای بنا ترکیب نشده است، به هیچ عنوان با عناصر و موتیفهای دیگر بخشها که ادعای اسلامیبودن دارند، همخوانی ندارد و بهروشنی ادعای منتقدان در «کاخ» خواندن بنا به جای «مرقد» را تقویت میکند.
سنگ مزار
نمیدونم خوبه یا نه...