موضوع پیشنهادی برای وبلاگ مذهبی

موضوعاتی هست که دلم می خواهد درباره همه شون بنویسم 

اما اگه یکی دیگه بنویسه و من بخونم همونقدر خوبه که نمی خواهم معطل خودم بشم اینجا می نویسم شاید به قلم مؤمنی جاری شد و 

ما هم از اون نوشیدیم

1) درباره دسیسه هایی که در تاریخ اسلام رخ ذاده و کسی چندان 

چیزی درباره اش نمی دونه یا کسی تا الان متوجهددسیسه بودن اونها نشده یکی از این دسیسه های عمروعاصی که چون قرآن بر سر نیزه نرفت تا همه بهش پی ببرند نقشه ترور امیر المؤمنین حضرت علی (ع) بود که انقدر واضحه که دو قسمت خانم مارپل دیده باشی 

بهش پی می بری بعد دیدم سید جعفر شهیدی هم دقیق توی کتابش که در مورد حضرت علی نوشته این نقشه عمروعاص رو باز کرده و توضیح داده خوب خیلی مسأله مهمی هست چون اگه مؤمنین بخواهند همینطور به سادگی و کند هوشی خود بپردازند به زودی 

شیطان سوار بر انسان وارد محشر خواهد شد 

دو واحد خان مارپل توی اردوهای جهادی بگذاریم بد نیست ویه واحد اجباری زبان حرکات بدن و بازیگردانی ...زمان پیامبر سینما 

سواد نشده بود درام شخصیت پردازی و گره های دراماتیک کلاسه 

نشده بود مثل حالا.... به نظرم مؤمن عصر سینما مثل یک هملت باید در یافتن محل خیانت دقیق باشه  و همچنین در رسانیدن حق به گوش مردم باید مثل هملت از هنرمندان دوره گرد(منظور بی نام و سرمایه ولی پر شور ) بهره بگیره

خلاصه سوژه پیشنهادی که اول به خاطرم رسید موضوع نقشه عمرو عاص برای ترور حضرت علی هست و اینکه اصلا خود خوارج هم نقشه عمروعاص بود که در پیامد حیله حکمیّت که لاجرم لو می رفت ظهور یک گروه افراطی منحرف زشت بو گندو را طراحی کرده بود که بررسی اش نشون میده که اصولا همچین چیزی وجود نداره خودشون رو زدن به تعصب  برای گم کردن راه حق خودشون رو زدن به شهادت طلبی   ضرورت اصلی زمان آخر است برای یاری امام آخر الزمان

دو کبوتر در ماه

پوستر یا مهدی

بنی اسرائیل و بنی اسماعیل

یک )موسی با سر به میقات شتافت

خدا به موسی گفت :

چه چیز باعث شد که از قوم ات  پیش افتی ؟

موسی گفتد: داشتند پشت سر من می آمدند و من به سوی تو شتافتم 

خدایا تا خوشنود گردی 

یعنی تا اون لحظه اصلا متوجه نشده بود که  بنی اسرائیل اصلا موسی را رها کرده اند و افتاده اند دنبال سامری 

موسی پیامبری را اولویت وجود خود نمی دید بیشتر حال شنیدن وحی داشت تا رسانیدن  

خدا هم که خودش وعده کرده بود   وعده 30 شب بود و چون مدهوشی 

موسی را دید تا چهل شب از  وظیفه و مسؤلیت پیامبری با او سخن نگفت 

تا چهل شب تمام 

و "الواح" را که در آن فرمان های اساسی بود به او داد و فرمود :

الواح را به قوّت بگیر و فرو مگذار

خدا سپس گفت : 

موسی قوم ات را چرا  پس پشت افکندی ؟ 

موسی که پس از چهل شب تازه اولین بار بود به اغیار می اندیشید 

گفت : داشتند پشت سرم می آمدند_ و لابد برگشت و دید از بنی اسرائیل خبری نیست !_ پس ادامه داد با خدا به شرح حال خود که پروردگارا میدانی که شوق میقات مرا بی پا و سر به اینجا کشانید و 

و مقصودم خشنودی تو بود 

خدا گفت خبرنداری که قوم ات در همین زمان کوتاه گوساله پرست شدند

 کات 

نمای بعد موسی الواح را رها کرده و موی هارون که برادر و وزیرش بود را گرفته و می کشد و باقی ماجرا 

خدا می فرماید : خشم اش که فرو نشست الواح برداشت و در  آن الواح (لوح فشرده شاید !) نورو نقشه راه بود 

دو)

پیامبر اسلام محمد بن عبدالله, امین بن آمنه  در حین نزول وحی هموتب و تاب رسانیدن دارد  آنچنان که خدا به او تذکر می دهد که برای خواندن وحی عجله نکن تا  امر نزول وحی به انجام رسد و  بگو 

اتمسفر خانه خدا

1)حتما شنیده اید که حس بویایی بسیار به حافظه نزدیک است و خیلی پیس می آید که استشمام بویی ناگهان فلاش بک می زند به 

خاطره لی فراموش شده و پیاز بویایی در کف ِ بخش حافظه قرار دارد ...بینایی هم که قطعا به یادآوری از همه حواس تزدیکتر است اما تا چشم بسته نشود حافظه به کار نمی افتد پس بویایی بهترین حس دریافتی برای بیادآوردن است 

2) آدم یک ضعف بیشتر ندارد و آن فراموشی است اگر همین گردنه را رد کند رستگار می شود 

3) قرآن ذکر است یادآوری 

4 )فکر می کردم من که در شمال به دنیاآمدم و بزرگ شدم بعد از بیست سال هم کافی است آن بو به مشامم برسد ....

همه این فکرها را کردم و بعد یکهو به سرم زد که دیدن کعبه و نفس کشیدن در هوای شهر مکه لابد یک خاطره ای را در آدم  زنده می کند گرچه کامل بخاطر نیاورد زیرا  این خاطره متعلق به عمیق ترین ریشه های ماست .....خدا.... میشه من رو که به حج بفرستی خدا

شب قدر شبی که هنگام کسوف ِ کامل رخ می دهد

جالبه اینکه ماههای قمری در فصول سال جابجا میشن آخه ماه در واقع یه واحد کوچکتر از فصل هست

یعنی ماه شمسی اینجوریه اما ماه های قمری انگار هر یکی برای خود  مخلوقی صاحب صفات اند ! 

برای همین توی دعا امامان با هر ماه صحبت می کنند  سلام و خوش آمد می گویند و ابراز دلتنگی می کنند

و خداحافظی و به امید دیدار !

ایه چیز جالب دیگه گاهشمار قمری  هم اینه که مثل ماه شمسی  نمیشه

غیر حضوری پاس اش کرد و باید ببینی هلال ماه رو تا نو بشه 😃

ارتباط زنده است حالا  بعضی ها مسخره می کنند -که گروه استهلال 

چیه ! پس علم نجوم چی  ! ساعت کوارتزی چی ! میلیونیوم ثانیه رو میشه حساب کرد

من میگم اینکه خیلی باحال تره !

فرایند زنده است باید ماه رو جستجو کرد و منظر ماند و طلبید تا هلال نو  به امر خدا به تو رخ نمایاند یا نه ! 

قدیم اعتقادشون این بود که چشموناپاک نمی تونه ببینه هلال ماه نو رو که اعتقاد درستی بود  حافظ میگه:

او را به چشم پاک توان دید چون هلال 

هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست

حالا اینها رو گفتم  تا دوتا مسأله رو مطرح کنم  که خیلی احساسی  نیست یکی درباره  معنای" شب قدر"

قَدَرَ در لغت به معنای دقیق اندازه کردن چیزی است- اصطلاحا به اینکه خیاط لباس را  روی بدن صاحب لباس اندازه کند را گویند

خدا قدیر است یعنی تنگ می گیرد روزی را تا هدایت کند مثل یه 

آکاردئون که مقدهر دمِش ِ هوا تعیین کننده نُتی است  که نواخته 

می شود یا هواپیما یا قایق موتوری که با تنظیم  هوا خروجی هدایت می شود و گرنه مثل بادکنک بوق می شد می رفت می خورد به در و 

دیوار! خدا در سوره اعلا خود را چنین معرفی می کند که   "الذی خلق  فسوّی"- آنکه (انسان) را  آفرید و صاف بپا داشت    و الذی قدَّرهَ فهدی و آنکه سخت اندازه گرفت پس هدایت کرد.  

و همچنین همه جا در مقابل "یُبسط الرّزق"  و "قدّر" را می آورد که 

تنگ گرفتن روزی منظور است. 

خوب ؟ 

حالا  شب قدر  به نظر من شب کوتاهی است که در زمان کسوف کامل 

رخ می دهد که هر " هزار ماه" یک کسوف کامل رخ می دهد که حدود یک دقیقه  در منطقه حجاز شب می شود اگر کسوف کامل سال 20 مرداد 1378 را که در اصفهان وکرمانشاه و قابل مشاهده بود دیده باشید می دانید چه می گویم تجربه ای که مثلِ عشق است فقط باید 

زنده تجربه اش کنی آنچه دوربین ها از کسوف می توانند ثبت می کنند تقریبا هیچ است اگر آنجا بوده باشید دیده اید که " سلامٌ هی حتی مطلع الفجر " این یک دقیقه شبِ کوتاه و دقیق  از هزار ماه بیشتر است_ توجه کنید که خَیر در زبان قرآن به معنای  بیشتر است نه به اصطلاح امروز ما بهتر ! و هر جا در قرآن "خیر" آمده به معنایذ

بیشتر  زیادتر بکار رفته مثلا  حُبُّ الخیر را در انسان مذمت می کند 

که معنای سودِ "کمّی" است...

به نام خدای بخشنده مهربان 

براستی که ما  نازل اش کردیم 

در شبی کوتاه و سخت  اندازه شده   

و (فکر نکن که مگه به این هم میگن شب!) تو چه می دونی که  این  شب ِ("یک دقیقه ای)چیه!

لیلة القدر ُ خیرٌ بیشتر است از هزار ماه- البته " الف" به معنای هزار عددی نیست و "قیدِ مقدار "است (مثلا  می گویبم هزار بار  بهت  گفتم که ...) ولی به نظرم به  تعداد دفعاتی که کره ماه به دور زمین می زند تا در منطقه نزول وحی , با خورشید هم پوشانی ِِ کامل پیدا کند هم اشاره دارد

همه کسانی که محضر کسوف کامل را درک  کرده اند خودشان نازل 

شدن فرشته ها را دیده اند و تأیید می کنند که سلامٌ هِیَ حتی مطلع 

الفجر 

خول اذان شد موضوع بعدی که درباره  میزان کردن سال قمری با شمسیاز طرف خدا در تقویم  سال حجة الوداع است در فرصت دیگه ای می نویسم 

 

خوب بریم .....خدا نماز روزه هامون رو بپذیر که خیلی کریمی و خیلی دوستت داریم از ته دل