به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...

بنی اسرائیل و بنی اسماعیل

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۱۸ ب.ظ

یک )موسی با سر به میقات شتافت


خدا به موسی گفت :

چه چیز باعث شد که از قوم ات  پیش افتی ؟

موسی گفتد: داشتند پشت سر من می آمدند و من به سوی تو شتافتم 

خدایا تا خوشنود گردی 

یعنی تا اون لحظه اصلا متوجه نشده بود که  بنی اسرائیل اصلا موسی را رها کرده اند و افتاده اند دنبال سامری 


موسی پیامبری را اولویت وجود خود نمی دید بیشتر حال شنیدن وحی داشت تا رسانیدن  

خدا هم که خودش وعده کرده بود   وعده 30 شب بود و چون مدهوشی 

موسی را دید تا چهل شب از  وظیفه و مسؤلیت پیامبری با او سخن نگفت 

تا چهل شب تمام 

و "الواح" را که در آن فرمان های اساسی بود به او داد و فرمود :

الواح را به قوّت بگیر و فرو مگذار

خدا سپس گفت : 

موسی قوم ات را چرا  پس پشت افکندی ؟ 

موسی که پس از چهل شب تازه اولین بار بود به اغیار می اندیشید 

گفت : داشتند پشت سرم می آمدند_ و لابد برگشت و دید از بنی اسرائیل خبری نیست !_ پس ادامه داد با خدا به شرح حال خود که پروردگارا میدانی که شوق میقات مرا بی پا و سر به اینجا کشانید و 

و مقصودم خشنودی تو بود 


خدا گفت خبرنداری که قوم ات در همین زمان کوتاه گوساله پرست شدند

 کات 


نمای بعد موسی الواح را رها کرده و موی هارون که برادر و وزیرش بود را گرفته و می کشد و باقی ماجرا 

خدا می فرماید : خشم اش که فرو نشست الواح برداشت و در  آن الواح (لوح فشرده شاید !) نورو نقشه راه بود 


دو)

پیامبر اسلام محمد بن عبدالله, امین بن آمنه  در حین نزول وحی هموتب و تاب رسانیدن دارد  آنچنان که خدا به او تذکر می دهد که برای خواندن وحی عجله نکن تا  امر نزول وحی به انجام رسد و  بگو 

 پروردگارا بر علم ام بیافزا  و" قل رب زدنی علما " و بابت رسانیدن 

وحی اندیشه مکن تو در کار  شنیدن باش  که جمع کردن و خوانش وحی با ماست  سپس توضیح و بیان آن هم با ماست


جالب است به موسی میگوید : چرا از قوم ات پیش افتادی؟ مگر تو پیامبر شان نیستی !

به محمد(ص) می گوید: میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش !

نگران قوم ات  هم نباش که از نرم نرم و مستدام از پی ات روانند

وانمی مانند که علی هارون نیست که وزیر موسی رسول بود و وزیر تو امام است


سه)


 یا ایها النبی برسان پیامی را به تووحی کردیم که اگر اینپیام را نرسانی  رسالت ات را به انجام نرساندی !

کجا این امر مؤکد شد  بر سر دوراهی 

که از آنجا کاروانهای حاجیان غیر مدنی راهشان جدا میشد

هرچه گوش شنوای یمنی بود از شنیدن "پیام" محروم میشد"پیام " می ماند و پیامبرش  و علی و حوض کوثر اش ما می ماندیم قرآنی

که از سرِ نیزه پایین نمی آمد تا بخوانیم ببینیم  راست است یا دروغ

ابن شهر آشوبِ از ساری ِ تبرستان چگونه سر از  یمن در آورد نمی دانم اما می دانم که در افکندن محبت آل محمد به دل ملتِ  فارس, کاری نبود که از دست تنهای سلمان  برآید

بی جهت نیست که این آل   جسعیود!  شب و روز بمب میریزند بر سر این  اهل یمن ... می دانند از کجا خورده اند و نمی دانند که از همانجا خواهند خورد مشت خدا را ....انشالله 

  


نظرات  (۱)

  • تنهایی زیباست
  • انشالله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">