به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...

۴۶ مطلب با موضوع «کارگردان : خدا» ثبت شده است

۲۴
تیر

ده سال پیش  اولین فیلمبردار زن ایران  به من گفت اگر به میل خودم بود دلم نمی خواست کار  کنم البته منظورش آفرینش هنری نبود که "روزت قادری" از آن هنرمندهای خداآفریده است منظورش کار به ظرورت بود مالی وشغلی و رودروایستی های اجتماعی

من اون موقع نفهمیدم چی میگه انقدر برام عجیب بود گفتم یعنی چی دو ست نداری جایگاه اجتماعی داشته باشی گفت نه نیازی بهش ندارم . 

این رو الان که داشتم درباره مسأله اشتغال زنان فکر میکردم به ذهنم رسید. روزت  از نظر معنوی و هنری انسان استثنایی هست از اون روح هایی که تجسد پیدا کردنشون هنوز قطعی نشده مثل ابر می مونه یه جورهایی از نظر سَبُکی مثل آقای" صالح علا"  با این تفاوت که "روزت"درون گراست. چقدر دلم براش تنگ شده! الان کاناداست استاد دانشگاه 

و کارگردان  اما اینها همه اش حرفه آدم خجالت میکشه کنار اسم "روزت" بنویسه این عناوین رو ... تنها چیزی که می تونم بگم همونه که گفتم از اون آدمهایی که انقدر روح  هستند که قالب زمینی شون کامل تجسد پیدا نمی کنه "روزت" واقعا شبیه  یک ابرسفید  بود که آفتاب از صورتش تابیده باشه 

خدا همچین بندگانی هم داره خدایا شکرت

متن رو نوشتم گذاشتم روی بلاگ رفتم خبر خاموشی مریم میرزاخانی رو خوندم 

حیرت زده موندم چرا امروز شناختمش اومدم اینجا بنویسم روزت از نظر هوشیاری 

شبیه مریم میرزاخانی هست و اما  غمگین تر ...


  • فرشته حالی
۲۴
تیر

شاید عجیب به نظر بیاد اما من  واقعا یکی از حرفهابی که توی دلم هست و خیلی دلم می خواهد هر جوری درباره اش حرف بزنم همین "شکر "  هست دلم می خواهد درباره اش فیلم بسازم واقعا اگر مردم آزاری محسوب نمیشد رو دیوارها با اسپری می نوشتم خدا خیلی خوبه خیلی هنرمند بزرگیه  99 درصد تابلوهاش حتی دیده نشده عبور می کنند چون زنده و روان هستند مثل ابرها یا مثل  برقی که توی آب افتاده 

تازه اوج هنرش درام نویسی هست درام مستند! چی میگن بهش؟ 

مستند موقعیت همون که ما کار می کردیم اون سالها که یه موقعیت ِرو میچیدیم و شخصیت رو توش قرار می دادیم تا نسبت به موقعیت ری اکشن داشته باشه و خودش رو نشون بده 

این همون مرز اختیار و جبر هست که سرش دعوا بوده از اول فلسفه تا حالا ... که آدم مختاره یا مجبوره ....نسبت جبر و اختیار  در مستند زندگی مثل "مستند  موقعیت" هست مثل همون سریال که ما کار کرده بودیم "یکی کودک بودن" شبکه 2 سال 81و 82


  • فرشته حالی
۲۳
تیر

می گوییم الحمدلله رب العالمین 

یعنی خدای پروردگار 

شکر پرورش دهنده جهانیان

و این یعنی

خالقا !کارگردانا!  لطیفا! از این فیلمنامه  که نوشتی راضی ام

و همینطور از بازیگرایی که انتخاب کردی  و دکور صحنه و عوامل پشت صحنه( ملائکه و شیاطین) و از نقش خودم  راضی و خوشنودم 

چه باحال ! از نقشی که من رو براش آفریدی راضی ام

*و  خدایا من بخصوص برای "همبازی" که  من رو باهاش  آفریدی تا ابد شکرت دارم * 😃

  • فرشته حالی
۱۰
تیر

تو ما را نجات داده ای

و خیلی های دیگر را 
نجات خواهی داد 
سایه ها غلیظ تر شدند
آفتاب هم 

ظهرنزدیک است 
کنتراست دارد همینطور زیاد می شود 
 بین تیره و روشن 
هیچ خاکستری 
نیست 
مثل کربلا 
هر که حر نباشد 
لاجرم یزیدی است 
حتی اگر در خانه خفته باشد 
شریک حرمله است 
شریک دشمن
خلاصه 
راه 
چنان ریسمان میشود توی چاه
که  هرکس که اهل دل است 
حبل ِ الله میبیندش
میگیرد میاید بالا
 نجات پیدا می کند 

تو را خدا منجی آفرید 
چنانکه محمد را خاتم 
علی را امیر المؤمنین 
و فاطمه را لیلة القدر
القدرتو را خدا 
منجی عالم بشریت آفرید
و این اختصاص به تو دارد 
در چهارده معصوم
 پیش از شهادت 
پیروز می شوی
وصلح تو را هیچ در زمین نمیشکند 
پس از طوفان
 و آخرین جنگ 

 


  • فرشته حالی
۰۷
تیر

1)حتما شنیده اید که حس بویایی بسیار به حافظه نزدیک است و خیلی پیس می آید که استشمام بویی ناگهان فلاش بک می زند به 

خاطره لی فراموش شده و پیاز بویایی در کف ِ بخش حافظه قرار دارد ...بینایی هم که قطعا به یادآوری از همه حواس تزدیکتر است اما تا چشم بسته نشود حافظه به کار نمی افتد پس بویایی بهترین حس دریافتی برای بیادآوردن است 


2) آدم یک ضعف بیشتر ندارد و آن فراموشی است اگر همین گردنه را رد کند رستگار می شود 


3) قرآن ذکر است یادآوری 


4 )فکر می کردم من که در شمال به دنیاآمدم و بزرگ شدم بعد از بیست سال هم کافی است آن بو به مشامم برسد ....


همه این فکرها را کردم و بعد یکهو به سرم زد که دیدن کعبه و نفس کشیدن در هوای شهر مکه لابد یک خاطره ای را در آدم  زنده می کند گرچه کامل بخاطر نیاورد زیرا  این خاطره متعلق به عمیق ترین ریشه های ماست .....خدا.... میشه من رو که به حج بفرستی خدا


  • فرشته حالی
۰۲
تیر

همیشه فکر می کردم اذان از کجا اومده قرآن نیست گفته پیامبر هم نیست روایت های تاریخی که صدر اسلام را با حساسیت خاصی به ثبت رسانده اند چیز زیادی در مورد اولین اذان نگفته اند اما نام اولین موذن به خوبی در تاریخ می درخشد درخششی به سیاهی شب بر فراز خانه کعبه همان که همه در فیلم محمد رسول الله دیده ایم برده سیاهی که رد شلاق ستمگران بر پوستش مانده است نامش بلال است  شاید به معنای زغال سوخته از اولین کسانی است که آیه های قرآن را شنید و باورکرد در همان آغاز اسلام که پیامبر تنها بود و اسلام غریب و بتسازان و بت فروشان مکه بسیار بلال این کلمات را شنید کلماتی را که اربابانش آن را هزیانهای یک شاعر جن زده می خواندند و یک مرد آزاد هم  جرأت نداشت بایستد و به محمد امین که در کنار کعبه  نماز می خواند گوش بدهد و کلمات خدا را باور کند  و با صدای بلند بگوید من گواهی می دهم این مرد راست می گوید او پیام آور خداست من برده سیاهی هستم و شما مرا به زر خریده اید و مجبورم کرده اید شما را اطاعت کنم میدانم رای یک برده سیاه برای شما ارزشی ندارد اما من نمی توانم راستش را نگویم من گواهی می دهم که خدا یکی است و هیچ کس دیگری جز او خدا نیست گواهی می دهم  که این محمد فرستاده خداست بلال سوخته سیاه این را وقتی گفت که  با تازیانه و شمشیر دور تا دور ش ایستاده بودند و محمد بجز دعا سلاحی نداشت تا از او دفاع کند 

بلال اشهدش را گفت و همانجا کنار پیامبر ایستاد تا روز ی که بتها شکستند و خانه خدا آزاد شد  و پیامبر به بلال رو کرد و گفت موذن اذان بگو و در فیلم می بینیم که برده سیاه پیراهن سیاه کعبه را می گیرد و از آن بالا میرود و بر بام خانه  بانگ بر می دارد که  اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله

  • فرشته حالی