به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...
۰۳
دی

بناها شبیه بانیان خود هستند

لباسهای مردم هر سرزمینی بسیار به معماری شان شبیه است 

اصلا می توان سازه ها را بجای خودشان گرفت 

برای مثال فرم معماری چین باستان را بخاطر آورید  هر ساختمان شبیه به مجسمه عظیم یک امپراطور یا یکی از اساتید تائو است که  کلاهش7  به صورت سقف در آمده و بر سر بنا قرار گرفته است با همان فرم و رنگ و زیبایی

در مساجد ترکیه هم این هماهنگی دیده می شود گنبد مساجد ترکان که اکثرا ساخته  

در ایران هم مانند ممالک دیگر این شباهت جالب دیده می شود

چنانکه با نگاه کردن به هر مسجد می توان عارف باللهی را دید که گویی در آن گوشه نشسته و در آرامش نگاهمان می کند

کلیساهای اروپایی هریک می توانند به وسیله نرم افزار مورف به یک اسقف اعظم قرون وسطایی بدل شوند که با صلیب بزرگی در دست در هوای مه آلود یک صبح غمگین روی سکویی ایستاده و دستور  سوزاندن قدیسه ای را صادر می کند

 این شباهت اصلا منحصر به ساختمانهای پرخرج و خاص نمی شود چنانکه در آفرقا کلبه های رنگین با تزئیناتی مشابه گردنبندها و ظروف صاحبانشات هر خانه را به نماینده صاحبش بدل کرده است

اهرام  را ببینید انگار خود فرعون است که به این صورت در آمده تا حضور خود در فیزیک را تداوم بخشد 

مردمان سرزمین آفتاب تابان , ژاپن ,که خود  لباس شان را با لهام  از طبیعت برمیگزیدند کلاه ابری که قله فوجی بر سر می گذاشت را برسر  و پیراهن  درختان پر شکوفه هلو و گیلاس را  بر تن می کردند 

معماری ژاپن هم دقیقا امتداد پوشش ایشان بود 


مثال دیگر بناهای بجا مانده از دوره هخامنشی است که سر ستونها و شکل مستطیلی آن جانشین حضور سربازان هخامنشی  شده اند 


فراتر از همه اینها حرم معصومین است که گویی خود آن معصوم در آن نقطه جلوس کرده و کسانی را که به دیدارش میشتابند کریمانه به حضور می پذیرد 

انگار که برای پاسخ به اینهمه دست است که دست حضرت به ضریح بدل شده تا دستهای همه را در دست بگیرد و بیعتشان را بپذیرد 

این را اولین بار وقتی به حرم حضرت معصومه وارد شدم فهمیدم و پس از آن در حرم برادر بزرگوارشان امام رضا (ع) 

دقیقا احساس می کردم خود امام است که در جایگاه پذیرش میهمانان نشسته و با خوشرویی از ما پذیرایی می کند 

به تصویر حرم امیرالمؤمنین که نگاه کنی جالب است که کاراکتر پدر ائمه در ظاهر بنا دیده می شود

و همچنین است بین الحرمین و سفره فیضی که در کربلا پهن است سفره ای که در یک سرش امام حسین علیه السلام نشسته اند و سر دیگر سفره را به برادر علمدار خود سپرده اند در این پاره خط مبارک که فاصله شان باهم دقیقا به اندازه فاصله میان صفا و مروه است زائران سعی هاجر در طلب آب برای طفل تشنه اش را با جگری هزار بار خونین تر  تجربه می کنند

در کاظمین حرمی با دو گنبد کنار هم دو امام عظیم شأن یکی پدربزرگ و دیگری نوه

امام موسی کاظم (ع) و امام جواد (ع) 

شانه به شانه نشسته اند


جمکران حرم امام زمان (عج ) است و کعبه حرم خود خدا 

جمکران تنها حرمی است که چون ظرفی که مهیای شراب کوثر است سینه وسیع خود را به استقبال صاحب خود گشوده و در انتظار اوست


در مدینه النبی گنبد سبز سیر پیامبر آشکارا خود پیامبر است و به دلم افتاده است که آن گنبد نقره ای ظریف که در کنارش نشسته جایگاه دختر فرخنده و مطهر ایشان حضرت زهرا (س) است و مهم نیست دوست آن را بنا کرده یا دشمن وبه چه عنوان بنا شده است مهم این اس که حالا هست و دکور خدا گاهی بوسیله دوستان و گاه مغضوبین کامل می شود چنانکه این اتفاق به زیبایی در مورد بقیع رخ داده است تصاویر پیش از تخریب قبور و بعدش را باهم مقایسه کنید آن بناها که غیر شیعه بنا کرده بودند و نه در خور بود و نه شببه ایشان خدا به دست دشمنان ایشان با خاک یکسان کرد آنگافرمانفرشتگانش  فرمان داد تا کبوتر شوند و بر مزارشان بنشینند

در دکور ناب و عالی خداوند کاراکتر امامان بقیع مظلومیت ایشان و غربتشان و خاکی بودن شان آشکار شد 

و یک چیز جالب درباره مزار ائمه بقیع 

اینکه در حالت فعلی بسیار شبیه به خاک مزار کسی است  که به تازگی در آن آرمیده و هنوز تازه است

و بر خاستن از این خاک در هنگام ظهور قائم آل محمد (ص) و رجعت چه آسان و نزدیک خواهد بود

  • فرشته حالی
۰۱
دی

 یلدا  روز است روز اول دی ماه

روز تولد خورشید

 و شب پیش از آن را شب یلدا گویند  

مانند شب جمعه که شامگاه پنجشنبه را گویند

  به این روز "خور " هم می گفتند

روزی که خورشید درحالیکه ظاهرا خاکستر شده و  میدان را به شب باخته 

به امر خدا

دوباره جان میگیرد

از دل خاکستر ققنوس  

ققنوسی تازه بیرون می آید

خورشیدی نو 

که اولین طلوع خود را تجربه می کند اما در رسانیدن فیوضات الهی و دمیدن روح تازه در تن خاک به همان خوبی خورشید قبلی است 


وپارسال طلوع آفتاب  من روی پشت بام  رفتم و بر تخت  نشستن خورشید رو با سلام و صلوات  تماشا کردم انقدر باشکوه بود انقدر باشکوه و احترام برانگیز که  آدم باورش نمی شد که هیچ کس سرش رو بلند نمی کنه تا این لحظه رو ببینه از خودم خجالت  کشیدم  که هر روز وقتی این اتفاق عظیم و زیبا بالا سرمون رخ میده من که خوابم

اونهایی که بیدارند هم   یا توی مترو چرت می زنند یا دم نونوایی این پا اون پا می کنند  یا پشت در مستراح 


کلی از روی خورشید  شرمنده شدم به خدا !  )

کسی به استقبال خورشید نیومده بود من موبایل رو بی حرکت رو لبه بام نگه داشته بودم و داشتم ضبط می کردم از اولین طلیعه تا طلوع کامل تقریبا چهارده ! دقیق شد و من می خواستم این تصویر رو بعدا تند کنم و لی یه اتفاق خیلی باحال تر افتاد

  در لحظه طلوع کامل دوربین که روی حالت لبخند تنظیم شده بود شروع کرد به چشمک زدن و قاب کشیدن دور  خورشید کرد یعنی خنده تشخیص داد اون لحظه رو  !

یلداروزی هست که در در رقص دو نفره  خورشید و زمین    ناگهان خورشید به سوی زمین میاد شروع می کنه به نزدیک شدن به زمین  هر روز یک قدم نزدیکتر میشه  نزدیکتر نزدیکتر.... روزها بلند تر گرمتر وحالا   ..... درست اول فرودین   بالاخره خورشید گونه زمین رو می بوسه و زمین انگار از شادی  منفجر میشه همه جا شکوف ها مثل فواره از درختای خشک بیرون می ریزن و به  زنبورهای طلایی الهام میشه که عسل این لحظه رو از دل تک تک شکوفه هاجمع کنند و برای شفای دل ما ذخیره کنند

ازاین روز تا روز آخر خرداد این زمین روی دست خورشیده.... می چرخونه و می چرخه   انقدر که روی زمین پر از میوه های رنگارنگ میشه پر از گیلاس آلبالو و آلو های رنگارنگ و ترش و شیرین و ملس همه چیز می پزه و عمل میاد 

خدا یا  خیلی باحالی!😄

خیلی خوشم میاد از سبک و سنتی که توی چیدمان صحنه داری توی چیدمان رخدادها توالی فصلها و سی حسی که تو آدم ایجاد میکنخ عالیه از ته دل شکرت




*اوور=هووور = خووور شلیم هم که همان سلام 

  • فرشته حالی
۳۰
آذر

به نام خداوند بخشنده مهربان



کاف ها یا عین صاد


یاد رحمت پروردگارت در حق بنده اش زکریا


چون ندا در داد پروردگارش را ندایی نهانی


گفت : 


خدایا همانا که استخوانم پوک گشته


و نور کهنسالی بر سرم روشن شده


در حالیکه هرگز از خواندن تو پروردگارا دلسرد نبودم


و همانا که من از میراث خواران پس از خود دل نگرانم


و زنم نازا است 


پس از جانب خود برایم ولی و سر پرستی عطا کن


تا از من و خاندان یعقوب ارث برد


و خدایا او را مورد رضای دل ها قرار ده 


یا زکریا


ما تو را بشارت می دهیم


به پسری که نامش یحیی( زنده شده) است


که پیش از این هم نامی برایش قرار ندادیم


گفت:


پروردگارا


چگونه برایم پسری باشد حال آنکه همسرم نازاست


و خود از پیری به فرتوتی رسیده ام؟!


گفتا که پروردگارت چنین گفت 


که این برمن آسان است


چنانکه قبل از این تو را که چیزی نبودی آفریده ام


گفت: پروردگارا نشانه ای برایم قرار ده 


گفتا که نشانه ات اینکه سه شب کامل با مردم سخن نگویی


پس از محراب بر قوم خود بیرون شد 


و به اشارت از ایشان خواست  که صبح و شام نیایش کنند



  • فرشته حالی
۲۹
آذر



زخمی به دلم زدی که کاری است

این چشمه خون همیشه جاری است

این روضه همیشه بر قرار است

این صومعه وقف بی قراری است

تو پرسش ات از ازل الست* است

من پاسخم از همیشه آری است

جز مهر تو در دلم ندارم 

سرمایه من همین نداری است

آب از سر من گذشته بشتاب

هنگام ظهور اضطراری است

 


*و خدا پیش از هبوط به آدمی زادگان آینده پرسید:

أ لستُ بربّکُم؟

آیا من پروردگارتان نیستم؟

قالو: بلی 

شهدنا

گفتند : آری

 شهادت می دهیم...

این پیمان و اقرار در ادبیات فارسی به "عهد الست "شهرت یافت 


  • فرشته حالی
۲۷
آذر

ما وقتی به دنیا آمدیم که حکومت جمهوری بود و اسلامی بود و اساس قانون قرآن

ما وقتی به دنیا آمدیم که  قدرت طلبان و حق طلبان از نقطه دید ما در یک مختصات قرار می گرفتند

 و این هم پوشانی مانع از آن شد که ما مسلمان شویم ما که  سر سبز و زبان سرخ و میل به من منقلب شدن و انقلاب کردن میراث خونی مان بود

قانون سازی است که هم خوش آهنگ است هم بد آهنگ و بستگی به نوازنده اش دارد و البته شنونده

ما به اصل شک کردیم به  کتاب الله  به رسول الله به الله

 و نگفتیم این همان ساز است که دریاها را به خروش آورد و کوهها را به راه انداخت حافظ و شمس و مولانا عمل آورد

نگفتیم شاید  بلد نیست این آقا درویش که ساز را می نوازد

خط عثمان طه مانع شد یا لهجه عربی که میلمان نکشید نگاهی به نامه خدا بیاندازیم 

و نامه اش را باز نکرده گذاشتیم لب طاقچه و رفتیم سراغ کسانی که دهن هاشان بوی الکل می داد اما تمیز نبود

دماغمان را بریدیم و موهایمان را رنگ کردیم تا شبیه کسانی شویم که هیچ شباهت به ما نداشتند

و خندیدن از یادمان رفت حالا هرچه خندوانه میسازیم و پخش می کنیم خنده مان نمی گیرد


  • فرشته حالی
۲۷
آذر

ام یا حضرت محمد امروز تولد تو هست و امام صادق (ع)

یا حضرت محمد یادمه از وقتی ابتدایی بودم هر سال روز تولدت برات شعر میگفتم اون وقت شعرمی گفتم چون می خواستم 

سر صف مدرسه بخونم اما خوشحالم که راجع به تولد تو شعر میگفتم هر سال

یا حضرت آمنه السلام علیک یا آمنه کسی زیاد تورو نمیشناسه من فک میکنم تومثل حضرت مریم تنها بودی و شنیدم که حضرت مریم و حضرت آسیه و فرشته ها اومدن کمک تو که محمد بن عبدالله رو به دنیا بیاری و تو آمنه بودی که امین الله رو به دنیا آوردی

  • فرشته حالی