به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...

۱۸ مطلب با موضوع «قرآن ! مرا بخوان :: دعا :: امام زمانِ ما :: تاریخ هجران شمس وقمر :: و هو مُحسنٌ» ثبت شده است

۱۶
ارديبهشت


 ماه شعبان ,

ماه شب چهارده

ماه بی هلال 

ماه مطلق

مه دین پناه 

مهدی




پنجشنبه ها 

در کوچه شیرینی پخش می کنم

هرکه می گوید

خدا رحمت کند

می گویم 

رحمت کرده

رحمت کرده که 

امام زمان را   آفریده است

  • فرشته حالی
۱۲
اسفند

 

 

 

1)در باب محسن قصه کوتاه است یک خط

 

و همین یک خط پرده از جنایت شان برداشت

 

2) در ماههای آخر بارداری  سقط جنین  بسیار  خطرناک لست و خطر جانی در اثر خونریزی شدید برای مادر وجود دارد

 

3) در محاکم قضایی وارد آوردن ضربه جسمی  آگاهانه و به قصد انداختن کودک به مادر حکم قتل عمد را خواهد داشت

 

4)تمام جنجالها انگار نه برای گرفتن بیعت که برای از میان برداشتن فاطمه بود

 

5) چند ماه آخر عمر پیامبر خدا  ماجرای مباهله را ترتیب داد و  پیامبر را تنها با همین پنج تن  علی فاطمه و حسن وحسین علیهم السلام که خردسال بودند روبروی علمای بزرگ نصرانی اهل نجران قران داد سلاح نفرین!  اولین بار بود که از سوی خدا امر به  مباهله و استفاده از این سلاح قرار می گرفت و همه به تماشا آمده بودند در همان آغاز و به محض دیدن پیامبر که با لشگر پنج نفره به میدان آمده مسیحیان نجران تسلیم شدند و اعلام کردند که شکست خورده اند و حاضرن جزیه بپردازند 

این بزرگترین حجتی بود که خدا به رحمت خود برای مسلمانان آورد تا مگر ایشان را از دست زدن به بزرگترین گناهان بشری و سقوط به قعر آتش محافظت کند نمایشی بمانند میدانی که برای موسی و ساحران قرار داده بود تا شاید از نفرین این طفلان معصوم بترسند و پس از پیامبر دست خود را به خونشان آلوده نکنند 

برای همین است که در روایات اهل سنت هم دیده می شود که در ماجرای حمله عمر به خانه فاطمه وعلی مردم تماشاچی دغدغه این را دارند که فاطمه نفرین نکند

 

6)در جریان مباهله محسن هم که در بطن مادر بود در سپاه پیامبر حضور داشت  

  • فرشته حالی
۰۸
اسفند

تازه فهمیدم که  بعد از شهادت تو حضرت علی (ع) و بچه های خردسال ات تا چند روز شهادت ات رو  توی دلشون گریه کردن تا مردم نمک نشناس مدینه با خبر نشن که تو از میونشون رفتی تا خاک مزار تو خشک بشه و از نظرها پنهان بمونه

خیلی غم انگیز بود فهمیدن این مطلب ...چون قطعا تمام حواس ها جمع خونه تو بود و دختر خلیفه تازه بر منبر نشسته هم چهارچشمی خونه رومی پایید اگر دود آهی از اون خونه بلند میشد می فهمیدن که موفق شدن مهمترین مانع رو از سر راه خلافتشون بردارند مهمترین مانع برای اینکه خودشون رو نزدیک ترین مردم به پیامبر جا بزنن تو بودی آخه وسه عرب جاهل تازه مسلمان شده هبچی جای ارتباط خونی رو نمی گرفت و همه می دونستند که " مامحمد ابا احد من رجالکم" و تو هم  خوب در ماجرای فدک دست گذاشته بودی روی این موضوع که أنا فاطمه و ابی محمد

اصلا قضیه فدک وسه تو همین اهمیت رو داشت که سند  هم خونی تو و فرزندانت با آخرین پیامبر خدا بود 

یه موسیقی کلاسیک هست که باخ نوشته که از مؤمنین پیرو عیسی(ع) بود اسم این قطعه موسیقی هست 

stubot   mother مادرِ ایستاده

 که برای حضرت مریم (س) نوشته 

اما من رو به یاد تو می اندازه بخاطر اینکه حامل محسن بودی وقتی  ایستاده بودی پشت در...مثل کوه روبروی دشمن ایستاده بودی و فکرش رو که می کنم می بینم شوخی نیست که مردی مثل علی(ع)در پناه توقرار گرفت و تو که مادر بودن ات  در ظاهرت آشکار بود ایستاده بودی پشت در تا دست کسی به دست علی (ع) نرسه.....فقط می تونم بگم خیلی مادری خیلی...

گفتن علی رو به ما بده  گفتی مگه از روی جنازه من رد بشین  که دستتون به دست علی برسه ...از روی جنازه تو که گذشتند.... 


  • فرشته حالی
۲۴
بهمن


   

1) فدک یعنی" فدای تو "


و همان "فداک" است ترکیب "فدای" _ "ک "  


 معادل  این ترکیب در فارسی " برات" است "برای" _"ات"


فدک در ابتدا جمله ای توضیحی درباره این بخشش پیامبر به تنها وارث خود بود ود جریان اقامه دعوی با عنوان " بخشیده شده به تو" از آن قطعه زمین یاد می شد.

 

2) فدک سند  پیوند خونی حضرت فاطمه با پیامبر بود


خطبه فدکیه با این سخن آغاز می شود


أنا فاطمه و ابی محمد


یعنی  من فاطمه  ام  و محمد   پدر من است


اصلی ترین دلیل اقامه دعوی از سوی حضرت فاطمه در مورد فدک به ثبت رسانیدن همین یک جمله بود  جمله ای که امروزه ما در ابتدای هر فرمی که سندیت قانونی دارد می نویسم و امضا می کنیم 


اینجانب............... فرزند...........


اصلا آن روز فاطمه به مسجد مدینه رفت  تا با صدای رسا همین یک جمله را  بگوید که  من و فرزندانم تنها وارثان خون آخرین پیامبر خدا هستیم 

چرا؟؟

مگر کسی می خواست نسبت خونی فاطمه با پیامبر را زیر سؤال ببرد یا سندیت آن را از بین  ببرد؟


 پیوند خونی فاطمه با پیامبر مانع راه چه کسانی بود؟ 


 به یاد آوریم که پیوند خونی  برای عرب  بسیار اهمیت داشت  اعتباری که نسبت خونی داشتن با پیامبر برای فاطمه و اولادش در جامعه مسلمانان ایجاد می کرد  به مراتب بیشتر از آن بود که ابوبکر و عمر بواسطه هم نشینی با پیامبر می توانستند برای خود قائل شوند آنان که فکر ایجاد امپراطوری بزرگ عرب و فتح ایران و روم را در سر داشتند می دانستند مانع اصلی بر سر راهشان همین پیوند خونی فاطمه با پیامبر است 

البته آنها خیلی پیش تر به فکر گرفتن این امتیاز افتاده بودند همان زمان که تازه داشت پایه های نخستین جامعه مدنی در عربستان ریخته می شد در همان سال نخست هجرت پیامبر عایشه را به خانه پیامبر فرستادند تا فرزندی از او برایشان به غنیمت بزاید 

نشد که نشد دختر ابوبکر از پیامبر هیچ فرزندی به دل نگرفت

پس دست بکار شدند و حفصه را به کمک فرستادند که دختر عمر بود و این هم راه به جایی نبرد در این میان دو خواهرزاده حضرت خدیجه که در نزد پیامبر بزرگ شده بودند هدف بعدی بودند که یکی را عثمان به همسر گرفت ولی هر دو پیش از وفات پیامبر درگذشتند و نقشه خواهر تراشیدن برای حضرت فاطمه هم  چندان سودی نداشت و البته ابوبکر و عمر هر دو از اولین کسانی بودند که  به خواستگاری فاطمه (س) آمدند و به در بسته خوردند

مهمتر از همه نقشه ای است که در زمان حیات پیامبر فقط مقدماتش را چیده بودند و قصد داشتندپسر خوانده پیامبر را به عنوان پسر  اومعرفی کنند این نقشه را شدنددر قرآن   خنثی کرد و علت اینکه همسر مطلقه زید را به همسری پیامبر در آورد بوجود آوردن ادله قطعی بر عدم پیوند خونی میان پیامبر و زید بود و در همان آیات خدا تاکید می کند که محمد پدر هیچ یک از مردان شما نمی باشد


 و فاطمه آن روز در حالیکه محسن را در دل داشت وهفته ٢۱  ام بارداری را هم پشت سر گذاشته بود در حلقه ای از زنان هاشمی به مسجد مدینه آمد تا با صدای غیر نشنیدن این را بگوید که 


من فاطمه هستم و محمد پدر من است

و چه عرصه ای برای تاکید بر این مطلب بهتر از مساله وراثت 

و آنانکه در صدد حذف این مدرک قانونی از اوراق تاریخ بودند هم 

از  اهمیت این سند آگاهی داشتند




 

  • فرشته حالی
۰۷
بهمن

عایشه با فاطمه (س) هم سال بود و دوستش نداشت


فاطمه شب عروسی گریه می کرد با وجود اینکه به خانه آشنا می رفت 

برای پیامبر می گریست 

اصل درگیری عایشه با فاطمه بود

با علی هم بخاطر فاطمه دشمن بود

با خدا هم بخاطر فاطمه جنگید

خدیجه را در نزد پیامبر تحقیر می کرد 

"پیرزن بی دندان قریشی " می خواندش

نه از آن رو که پیامبر را دوست داشت 

از آن رو که فاطمه را دشمن داشت

عایشه اصلا به این مأموریت به خانه پیامبر فرستاده شد که از او بزاید 

و این تازه اول هجرت بود و تشکیل مدینه النبی(ص)

اولین مدنیت حجاز

قبلش حکومتی وجود نداشت که کسی به آن طمع کند

10 سال آخر عمر پیامبر بود که همه اتفاقها افتاد 


دلم می خواهد حرف بزنم  و اینها رو بگم 

احساس می کنم همه مسأله ما همون جاست توی اون دوتا پنج سال 

مدینه

نفاقی شکل گرفت که مثل هسته مرکزی در حال چرخش رشد کرد و عفونت روحی بزرگی شد که پنجاه سال بعد در کربلا ترکید و کارنامه بشر را به رجسی آلوده کرد که تا پاک نشود زمان یک قدم هم جلو نخواهد رفت

عصر غیبت  از غروب عاشورا آغاز شد  از آن لحظه ای که امام (ع) از میانشان رفت تا بحال عصر غیبت است 

می گن باز زد به صحرای کربلا 

من واقعا از هر جا شروع کنم یهو سر از صحرای کربلا در میارم 

نم دونم چرا اینجوریه

  • فرشته حالی
۰۵
بهمن

درباره اتفاق خانه حضرت فاطمه فکر می کنم 

اولین چیزی که به نظر می رسد این است که بعد از پیامبر و پیش از آنکه خانواده پیامبر فرصت سر بلند کردن پیدا کنند و در حالیکه عایشه دختر ابوبکر در حال مویه کردن و معرفی خود به عنوان صاحب عزا بود عمر ابوبکر به شورای سقیفه رفتند تا ... تا چی؟ تا اوس وخزرج جانشین نشوند ؟! اختلاف دیرینه آنها که مجال نمی داد به انتخابی بجز علی برسند؟ آخر از غدیر و اعلام  ولایت علی از سوی خدا به وسیله پیامبر تنها  دو ماه گذشته بود 

پس عمر و ابوبکر به قول فاطمه پیکر رسول الله را روی دست علی رها کردند چون مطمئن بودند علی تنهایش نخواهد گذاشت و به ثقیفه رفتند تا امپراطورای بزرگ عرب را که نقشه ها برایش داشتند از دست علی نجات دهند 

بعد از آن به نظر می رسد که منتظر اعتراض و عکس العمل علی ماندند و چون آشکارا اعتراضی نکرد نفس راحتی کشیدند اینجا منظور عمر و عایشه و حفصه هستند که دختر عمر بود و  تا عایشه دختر ابوبکر دست تنها نباشد به همسری پیامبر در آورده و به حریم بیت نبوی وارد کرده بودند.

 که اگرنبودنو اینها خود ابوبکر چندان پیر بود که سر معرکه گیری نداشت

خلاصه اینکه علی تظلم خواهی نکرد و حق جانشینی پیامبر را که 100 هزارشاهد زنده داشت را از ایشان مطالبه نکرد برای رضایتشان کافی بود

درباره اینکه چرا علی عَعَُم اسلام را از دستشان در نیاورد و مثل در خیبر بالای سر نبرد در سایتها توضیحاتی هست که می شود خواند که تنهایی علی خلاصه آن است و افضل بودن حفظ نهال نوپای اسلام و حفظ جان عترت پیامبر که یگانه وارثان عصمت و حامل ژن ولایت بودند

فاطمه حسن حسین و محسن


  • فرشته حالی