توی مشت خداییم!

کشتی نوح 

سکان نداشت 

با بسم الله حرکت کرد 

که گفت:" جاری شدن و روان بودنش 

به اسم الله است"

الفُلک نوح

یک مشت چوبی است 

انگار مشت خدا !

که مومنان  را در آن  گرفته  

 و "جهان" را خوب شسته است...

تبریک روز معلم

بسم الله الحمن الرحیم

 

 

مدیریت جشن و مراسم فقط خدا

خدا رو ببین!

 با حدود 20 سال اختلاف تولد حضرت عباس رو گذاشت درست روز بعد از تولد امام حسین که خیلی جفت و جور باشه همه چیز در صحنه بین الحرمین 

آخه نمیشد دوتا برادر که باهم یه سفره شهادت رو برای ما پهن کردن تولدشون از هم جدا باشه 

مثل شهادت اما سجاد که بعد اونهمه سال گذاشت تو همون روزهایی که دلش می خواست تو کربلا با پدر و بادرهاش شهید شده بود

اینهایی که میگن از کجا معلوم خدا باشه  باید بهشوم گفت از همه جا 

و  از اینجا هم!

به اینها هم که پول میدهند برا عروسی و جشن و عزا به یکی مدیر برنانمه ها باشه هم باید گفت به خدا سفارش بده شاید اگه توبه ات از ته دل باشه قبول کنه خودش مدیریت کنه براتون...عروسی و زندگی و مرگ و ختم و ....برانگیختن دوباره ...

و نعم المولی و نعم الوکیل 

وای خدا ! فردا هم تولد امام سجاد هست؟!!! چه باحال متن رو که نوشتم اصلا نمی دونستم !! خیلی باحال خدایا شکر

خدایا بخاطر عشقم تو رو شکر

خدایا من رو ببخش خدایا بخاطر همه بدیهایی که به اطرافیانم کردم من رو  ببخش و تو براشون جبران کن

خدایا من رو بخاطر تمام خوبی هایی که می تونستم کنم و نکردم ببخش و به من فرصت خوبی کردن عطا کن

خدایا می دونی تو دلم چقدر دوستت دارم ولی همیشه شکر نکردم و خیلی وقتها بی صبری کردم و لوس بازی در آوردم من رو ببخش خدایا 

خدایا من نمی دونم چی بگم اما تو انقدر کریمی انقدر غفوری که من رو که خودم می دونم لایق نبودم به محسن سپردی تا برای ابد خوشبخت باشم خدا خدا خواهش میکنم من رو لایق محسن کن و کمک کن شکر اینهمه محبت و اخلاص اش رو بجا بیارم

خدایا من هیچی نیستم و خیلی نالایقی به خرج دادم اما تو خدایا به جفت من دل بزرگی دادی که همه ضعفهای من توی نورش گم شدخدایا اگه فقط یه دعا داشته باشم -و مطمئنم تو از هرکس یک دعا رو برآورده می کنی -اینه که قلب محسن رو شاد و راضی کن و مطمئنم اونوقت همه دنیا شاد و راضی هستن و یقین دارم که جز رضای تو چیزی نمی خواهد آمین ای خدای محسن آفرین

جای ! ندارد

دموکراسی

طبیعی ترین اتفاقی است که بدون دخالت"  آنها"در میان" ما "رخ خواهد  داد ... و بیشتر از دموکراسی هم ...بخشندگی هم رخ خواهد داد و این جای ! ندارد

 مثلا خودت را ببین  ... دلت را ... و پدرت ... و مادرت و مادرت و خاله ات که هنوز زنده ایت و حق انتخاب دارد شما کجا نان مرا کش می روی تا با آن یک نشان ملّی بسازی و آن را به فرزندت بدهی که بر سر فرزند من بکوبد

من که شما نیستم این را می بینم در شما  

اگر خودتان خ بی خودتان را کفران می کنید از شکست نفسی نیست 

از اثر حرفخای شیطان است 

که در گوش تان زر زر می کند شب  و روز 

و دهانش هی بزرگ  و بزرگتر می شود 

40اینچ 

42 اینچ

50 ...و    60    70   و دیگر هیچ!

در سوت دمیده می شود  و تو از زمین بیرون می افتی 

با نامه اعمالی پر از شوتِ نزده

پاسِ نداده 

گل نکاشته!

در کنج خالی اینهمه دل !

ار زمین هبوط می کنی به خودت 

خودت و قرینه ای که آینه دق ات شده 

و  قارونها

 که گنجهایشان را در دنیا به دوش می کشیدی 

و شیرگنجشکهایشان را می دوشیدی

باتو هم دم اند

وخدای نکرده اگر  گُل زده باشی 

به خودی

به تیم خوبان !

همی دور یا دورهمی با شیطان

در تلویزیون هستند

در تلویزیون هایی که هر  روز باریکتر می شوند 

و بزرگتر  و بازهم بزرگتر

و بلند گوها بیشتر و بیشتر ...

فقط آنها حق دارند حرف بزنند

و ما فقط باید گوش بدهیم 

 روی سن ایستاده است

در این لژ فراماسونری

می گوید : 

ای جاااان ! "دورهمی" 

و کسی دور و برش نیست 

مردم ایران 

دست به سینه رو برویش نشسته اند 

هر وقت اشاره کند می خندند

 وکف می زنند

هیچ کس خودسرانه نمی خندد

توده ای مطیع ووبی هویت

به هر شوخی سخیفی مخندند

معلوم است که خیلی تمربن کرده اند 

مدیر میدان

در جایگاه استادان 

در میزانسن دانشگاهی در انگلیس

کی فکرش رو میکرد

مخفی ترین لژ فراماسونری جهان

در مقابل دوربین خفی بشه !

و هرشب به ما یادآوری کند 

که ایرانی هستیم 

و این خجالت آور است

 سرانه کتابخوانی را در سرمانا بکوبد 

و بازخواستمان کند 

از انجام تکلیف کتاب خوانی!

تا ناخودآگاهمان از کتاب بترسد 

و از کتاب خواندن و شنیدن بیزار شویم

از الکتاب

از قرآن