به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...

۶۲ مطلب با موضوع «قرآن ! مرا بخوان :: دعا :: امام زمانِ ما» ثبت شده است

۱۵
آذر

تو یک روز  صبر کردی 
 یک روز خدا
که می شود هزار سال 
نزد ما 
صبر کردی... 


"یک روز نزد خدا برابر هزار سال است آنچنان که شما می شمارید" سوره حج -آیه ۴٧
پیامبر فرمود:  اگر تنها یک روز از جهان باقی مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند  مردی از فرزندان من قیام کند

  • فرشته حالی
۱۵
آذر

پیش از آغاز سخن

مکثی کرد

طولانی 

و در سکوت

 یکایک ما را  که منتظر بودیم

از نظر گذرانید


پیش ازآغاز سخن

پیش از گفتن اولین کلمه


  • فرشته حالی
۱۵
آذر

یاران او کسانی هستند
که جز یاری او 
در این جهان کاری ندارند

  • فرشته حالی
۱۴
آذر

سوگند به دم تو به وقت دمیدن ات

به چشمه های اشک به هنگام دیدن ات


 سوگند به زمان و زمین ظهور تو 

به ذره ذره خاک مسیر عبور تو


به آشنایی تو برای غریبه ها

به نام نانوشته تو در کتیبه ها



به ذوالفقار حق که نیامش دهان توست

درهای بسته ای که کلیدش زبان توست


سوگند به سکوت تو وقت شکستن اش

به حرف حق به وقت به کرسی نشستن اش


به خانه خدا که تو آباد می کنی

بیت المقدسی که تو آزاد می کنی


به ریشه های تو که به توحید می رسند

به شاخه های تو که به خورشید می رسند


پایان سال هجرت و آغاز وصل ها

رجعت به ریشه ها و رسیدن به اصل ها


در جام جمکران به کران رونمایی ات

آغاز سال نوری فرمانروایی ات




 


 


 


 

  • فرشته حالی
۰۹
آذر
پنج
پنجه
پنجره

پنجره ای که به دلم باز کرد
از دلت 
بهشت را به حجره ام آورد
الهی که تا ابد گشوده باد 
پنجره ای که تو با پنجه نورانی ات گشودی 
به اتاقک تاریکی که من برای خود دست و پا کرده بودم 
در این دنیا 
و من دیدم
که با چه مهری انگشتانت 
با سنگ و کلوخ دیوار گلاویز شد 
من دیدم دستت برید 
و خون معطر تو را که از  انگشتانت جاری شد 
 بوییدم 
در آن حال که تو پنجه در پنجه من انداخته بودی 
تا پنجره ای به درونم باز کنی 
و من دیواربودم  

  • فرشته حالی
۰۷
آبان

ای مدنی برقع و مکی نقاب ... سایه نشین چند بود آفتاب

چون مهی از مهر تو مویی بیار ....چون گلی از باغ تو بویی بیارِ

منتظران را به لب آمد نفس ....ای زتو فریاد!  به فریاد رس

سوی عجم ران منشین در عرب....زر ده درروز , و شبدیزشب

سکه تو زن تا امرا کم زنند ....خطبه تو خوان تا خطبا دم زنند

شحنه توئی قافله تنها چراست؟.. قلب تو داری علم آنجا چراست

باز کش این منبر از آسودگان ....غسل ده این منبر از آلودگان

شب به سر ماه یمانی در آر .......سر چو مه از برد یمانی برآر

خلوتی مجلس اسرار شو ...............ما همه خفتیم تو بیدار شو

دایره بنمای به انگشت دست....تا به تو بخشیده شود هرچه هست

ز آفت این خانه آفت پذیر .............دست بر آر و همه را دست گیر 

ز تو یکی پرده بر انداختن .........و از دو جهان خرقه در انداختن

مغز نظامی که خبر جوی تست ...........ز نده دل از غالیه بوی تست

از نفسش بوی وفائی ببخش...........   ملک فریدون به گدائی ببخش


نظامی گنجوی




  • فرشته حالی