به نام تو

انک لا اله الا انت

به نام تو

انک لا اله الا انت

ربِّ صلّی علی مُحسن فی العالمین

آخرین نظرات
  • ۲۸ تیر ۹۶، ۱۸:۴۳ - سید محمد موسوی
    عجب...

۳۲ مطلب با موضوع «قرآن ! مرا بخوان :: دعا :: امام زمانِ ما :: تاریخ هجران شمس وقمر» ثبت شده است

۰۵
بهمن

بر ساقه رگهای  طوبی غنچه بودی

نشکفته بودی که تو را از ساقه چیدند

درهای دنیا را به رویت باز بستند

بین در و دیوار نافت را بریدند


  • فرشته حالی
۲۶
دی

  • فرشته حالی
۱۷
دی
چون نگفت ببخش!
شیطان توبه نکرد 
اولین "بخشوده شده"
افتخار ی بود که شیطان رد کرد و نصیب آدم شد
و در عوض تقاضای دیگری کرد 
اجر تمام  ببندگی اش را 
 که یک تقاضای پذیرفته بود
خرج این کرد که ثابت کند 
که آدم خر است
شکم پرور و  پررو
و پرحرف و دهن لق
و خدا و خرما را باهم می خورد 
و نمکدان را بجای نمک سجده می کند

به خدا گفت:
توخدایی  و فقط  تو خدایی
اما عادل نیستی !به گمونم اولین کسی که اعتقاد به "عدالت خدا "رو از اصول دین خارج کرد شیطان بود
به ترازوی من که میزون تره
 آتش از خاک برتره 
تو احسن الخالقینی, درست!
اما محسن المخلوقین "آدم" نیست
میگی نه! تا پایان بازی به من مهلت بده تو صحنه باشم 
تا لحظه ای که در  "سور" پایان دمیده میشه
و میگن برگه ها بالا
تا اون لحظه نه خیلی دور...
تقاضایش پذیرفته شد
بجای توبه ای که نکرد
بعد شیطان ادعایی کرد که عینا در قرآن آمده  و من هر بار می خونم 
بهتم می زنه از اینهمه اعتماد به نفس گوینده در اثبات خریتِ بنده!
شیطان گفت :
بر اکثر ایشان (یعنی ما)  زین و مهمیز می بندم و رامشون می کنم و سوار بر پشتشون  وارد صحرای محشر میشم " 
 
به عزت تو سوگند که بیشترشان را بنده خود نخواهی یافت وگمراهشان می کنم 
الا عبادک المخلَصون
الا عباد المخلصون 
الا عبادک المخلصون

ای قربون  این "عبادک المخلَصون" که آبروی ما رو خریدن
با خون دل پاکشون

رب صلی علی عبادک المخلصون اجمعین
من اولینهم وا لآخرین


  • فرشته حالی
۱۲
دی

چند نکته مهم در باب محسن بن" فاطمه و علی " که مورد غفلت قرار گرفته است


1_ محسن تنها فرزند علی و فاطمه (علیهمالسلام)است که نطفه اش در مکه و در جوار کعبه بسته شد.  



اثبات :

"در جریان حجه الوداع حضرت امیر المومنین سلام الله علیه در یمن بود و حضرت فاطمه زهرا(س) همراه پیامبر اکرم(ص) جهت ادای مناسک حج به مکه مشرف شده بودند و حضرت امیر المومنین(ع) از یمن به مکه تشریف آوردند تا حج را به جای آوردند و در آن جا به پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه(س) ملحق شدند بنا بر این حضرت فاطمه زهرا(س) در جریان غدیر خم حضور داشتند. در تاریخ است که حضرت امیر المومنین (ع) بعد از طواف و نماز و سعی در حالی که هنوز تقصیر نکرده بود حضرت پیامبر(ص) را ملاقات کرد که او هم تقصیر نکرده بود سپس بر حضرت فاطمه(س) وارد شد، ایشان قربانی آماده نکرده بود و احلال کرده بود و لباسی رنگی و خوشبو پوشیده بود. حضرت امیر المومنین (ع) از این جریان سؤال کرد، فاطمه(س) فرمود که پیامبر به ما چنین دستور داده است....[i]


[i]  فروع کافی، جلد 1، صفحه 233 ـ صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 36 ـ سیره ابی اسحاق، جلد 4 ، صفحه 249 ـ مغازی واقدی، جلد 3، صفحه 1087) ر.ک موسوعه تاریخ اسلامی جزء سوم صفحه 597ـ598)"


باتوجه به غیبت 3 ماهه علی (ع) از خانه 

و اینکه پس از این شب مناسک حج آغاز شد و دربرگشت به مدینه واقعه غدیر خم و توقف ٣ روزه کاروان و این که پیامبر  بعد از روز عرفه بیش از ٨۰ روز در این جهان درنگ نکردند و در عین حال می دانیم که نام محسن را پیامبر بر این مولود شهید نهاد , پس یقین پیش از وخیم شدن حال پیامبر ٢ ماه از آغاز بارداری حضرت زهرا گذشته و نشانه های بارداری پدیدار شده بود 



2 _ حضرت محسن فرزند علی و فاطمه پس از رسیدن به مقام امامت و دریافت لقب امیرالمؤمنین از جانب خدا بود

والبته فرمانی که در روز 18 ذی حجه در غدیر خم توسط پیامبر ابلاغ عمومی شد چند روز قبل و در حین برگزاری  حج  صادر شده و توسط جبرائیل به  پیامبر  و مستقیما به خود   علی(ع)  رسانیده شده بود 

پس محسن فرزند علی (ع ) است  البته پس از رسیدن به مقام امامت و می دانیم که مقام امامت به ابراهیم (ع) در پایان عمر و پس از  پیامبری و امتحاهای بسیار الهی به ایشان عطا شد 



3 _ فرزند دختر مجهول الهویه ای بنام ام کلثوم که به عنوان فرزند چهارم علی و فاطمه در تاریخ آمده صرفا برای گم کردن و از بین بردن پسری به نام محسن است که قتل او منجر به قتل  مادر ش حضرت فاطمه (س) شد

که می خواستند بگویند اصلا بچه دختر بود و زنه به نیا آمد و مرگ دختر پیامبر هم ربطی به سقط فرزندی که 6 ماهه باردار بود نداشت



 اما این کار هم خون محسن را از آستین بدخواهان پاک نکرد  نام محسن ماند تا بعد از گذشت چهارده قرن رسوایشان کند.

 


باب محسن را در تاریخ کوتاه کردند و به یک خط خلاصه شد اما باز ماند و هنوز باز است


محسن  یکی از اسماءالهی است که اسم فاعل از مصدر احسان است

خدا در قرآن از گروهی به نام " محسنین" یاد می کند و در سوره صافات پیامبران بزرگش را یکی پس از دیگری نام برده و ایشان را از گروه "محسنین " بر می شمارد 

و می فرماید که در آخر الزمان, نماینده ای از نسل ایشان حضور خواهد داشت.

" و ترکنا منهم فی الآخرین 

انا کذالک نجزی المحسنین "


یا رب صلی علی محسن فی العلمین و جعل له فرج و فتح قریبا

 

17 ذی حجه 1311


  • فرشته حالی
۰۸
دی

"بخشنده "

بیاموختنی کرد قرآن را

پس آنگاه آفرید انسان را

تا قرآن را به آگاهی دریابد

و به او شیوه بیان  آموخت

تا آگاهی را منتقل کند


ماه و خورشید 

 بر حساب و کتاب اند

ودرخت و علف

سر تسلیم به خاک بندگی سایانند


آسمان را بر افراشت 

وتوازن را برقرار کرد 

 مبادا میزان را بر هم زنید!

و ترازو  را دستکاری کنید

تا کم را  زیاد بفروشید

و زیاد و یزید را 

بر حسین (ع) برگزینید


نکند تعادل را برهم زنید

و جهان را در غیبت اندازید 

نکند دهان نگشایید 

به گفتن حق

تا  دهان بگاشیند

به سب "علی "

نکند دست روی دست 

بگذارید سر حق بریده شود  


مبادا عدل و راستی 

 از کفه ترازو پایین آیند

و بوزینه و یزید

 از منبر پیامبر بالا روند

مبادا از ترس سر بریده شدن 

به سر بریدن تن دهید!

و روز عاشورا از ترس شهادت 

خودتان را به مردن بزنید

مبادا میزان را بر هم بزنید!

مبادا...#

.

  • فرشته حالی
۰۸
آذر

«احساس می‌کرد، زمان مرگش فرا رسیده است 

آن‌چنان با وقار و شکوهمند بود که به ملامت کسی بر نمی‌خاست 

چون در کوچه‌ها قدم می‌زد رهگذران از هر سو سلامش می‌گفتند 

و او، به مهربانی، پاسخ می‌داد 

پیشانی اش فراخ و گونه هایش اندکی برآمده بود

ابروهای باریکی داشت

نگاهی نافذ و گردنی کشیده 

غذایش اندک بود و گاه از گرسنگی سنگ بر شکم می‌بست

گوسفندانش را خود می‌دوشید

چون مردمان فرودست بر زمین می‌نشست

و لباس‌هایش را وصله می‌زد


شصت و سه ساله بود که ناگهان، تبی در تنش راه یافت

آنگاه، پرچم اسلام را به پرچمدارش علی سپرد و گفت:

این آخرین سپیده دم زندگی من است

خدایی جز خدای یگانه نیست. در راهش تلاش کن...

...



من کلامی از زبان خداوندم

خاکسترم، چونان انسان و آتشم، همانند پیامبران

گرمازا و روشنی بخش

مسیح، مقدمة من بود

چون سپیده دمان، که بشارت آفتاب را با خود دارد

من امّا، نیرویی بودم که نور ناتمام «عیسی» را کامل کردم....

...

... به آن‌ها اجازه داده می‌شد که مرا بکوبند

در حالی که خورشید در دست راست و ماه در دست چپم بود

سخت بر من تاختند اما در نهایت باختند

و من گامی پس ننهادم

اینک منم

در آستانۀ آرامگاهی ژرف

پیش رویم خداست و پشت سرم جهانی که از آن شماست

...

شب هنگام 

فرشته مرگ، بر درگاه خانه آمد و اجازه ورود خواست 

پیامبر رخصت داد 

پیک خدا که داخل شد 

حاضران دیدند که برقی شگفت 

در نگاه پیامبر درخشیدن گرفت 

همانند نوری که روز میلاد در چشم‌هایش داشت. 

«عزراییل» گفت: 

ای پیامبر! خدایت تو را به نزد خویش می‌خواند 

پیامبر پاسخ داد: 

دعوتش را به جان می‌پذیرم و می‌آیم! 

آن‌گاه لرزشی کوتاه بر شقیقه‌هایش نشست 

و نفسی آرام لب‌هایش را از هم باز کرد 

و «محمد» 

جان به جان آفرین سپرد


برگرفته از کتاب "سال نهم هجرت" سروده "ویکتور هوگو"

ترجمه "ویدا رامین" انتشارات" باغ آبی"


  • فرشته حالی