سبک زندگی نجا ت یافتگان

قفل کرده اید در را 

و پشت امنیت بی رمق زندگی خود 

نشسته اید که چه؟ 

منتظرید امام زمان از دیوار بیاید؟!

هدیه من به امام زمان

 

طلاق

بچگی ما دهه شصت  هفتاد , طلاق گرفتن مد نبود

 آن زمان اگر زنی تصمیم به طلاق می گرفت تقریبا میشد یک جور مجاهد حسابش کنی یک انقلابی که تسلیم  عرف حاکم نمی شود آنوقتها من  که بچه بودم در بین بزرگترهای تصمیم گیرنده تحسین می کردم دلیری و صداقت اش را و تنهایی اش را !

حالا اوضاع جهان تغییر کرده است و من که  انگار همان بچه ام  هنوز  هم  از آ مهتی خاص و  متفاوتی خوشم می آید که تسلیم عرف جامعه نمی شوند و مثل یک مبارز حقیقی پای حرف دلشان میایستند و همان اول ماجرا قصه را تمام شده فرض نمی کنند 

کسانی که  هنگام شروع  یک رابطه  زنانه تمام و کمال وارد می شوند در واقع در دیگ را گذاشته اند تا رابطه شان خوب پخته شود 

در واقع طلاق یک جور سوپاپ اطمینان است و مخصوص جلوگیری از انفجار روان های خوب محکم نشده و آسیب پذیر

زن یا مردی که منظومه عشق زندگی اش را می سراید و  شاهنامه شخصی اش را پی می گیرد  تا به پایان خوش اش نرسد دست بر نمی دارد

و این   هم سفری هم مسلکی نام اش ازدواج است

ازدواج یکجور ادعا است ادعای جفتیّت !

ادعایی که باید ثابت اش کنی

و این ثابت کردن اش  کار خودت نیست 

باید وکیل بگیری خدارا 

و آنوقت در ی را که  خدا بگشاید خوش است 

حتی اگر  طلاق باشد !

 

تبریک میلاد امام زمان ( ویدیو کوتاه)

 

تو آشنای دل آدمهایی

تو نوحی و کشتی تو این کره زمینه            

ظرفیت نجات تو    نجات   عالمینه 

تو   برای تک تک آدمها    نشونه داری          

 برا نجات هرکسی یه جور بهونه داری

وقتی میای برای هیچ کسی غریبه نیستی

هر آدمی حس میکنه یه روز  یه شب یه جایی 

تو رو دیده یا که صدای گرم ات رو شنیده 

خبر نداره که تو   نقش دل آدمهایی

خدا همون روزی که آدمها رو آفریده

نقش رخ خوب تو رو توی دلها کشیده

برای همینه که وقتی میای 

تو برا هرکس توی دنیا یه جور آشنایی

چه غوغایی بپا میشه توی تموم دنیا 

خدا کنه من هم باشم روزی که تو می آیی

آزادشهر در پلاسکو

چه چیز باعث شد" ما مردم" در موضوع وفات مرتضی پاشایی مثل آش سر برویم و در خیابان شوی عزا به  راه بیاندازیم ؟!

آیا ما مردم احساساتی هستیم؟ و نوع دوست و مهربان؟ که قدر هنرمندان را میدانیم؟ ....

چند ماه بعد  ناگهان و بی هیاهو... حبیب  خواننده در گذشت ! جمعیتی که برای مراسم اش  گرد آمدند حتی نتوانستند  مسئولان بهشت زهرا را تحت تاثیر قرار  دهند تا جواز دفن او   در قطعه هنرمندان را صادر کنند

خاطرتان هست که ؟! در تشییع مرتضی پاشایی وزیر ارشاد! شخصا تسلیت کتبی فرستاد که جمعیت را خوش بیاید

چند ماه پیش که دنیا فنی زاده  درگذشت و اتفاقی نیافتاد معلوم شد قضیه به دراماتیک بودن مرگ در اثر سرطان هم مربوط نمی شود

گذشت تا نوبت به پلاسکو رسید 

ما مردم ده روز گریه کردیم و آب شدیم آتش نشانها را لایک کردیم و کمپین زدیم و همین! آها ! با خانواده شهدای آتش نشان  همدردی هم کردیم ! 

خطای انسانی جرقه و انفجار گازی که از  پلاسکو تا معدن آزادشهر خودش را کشانده بود

 موضوع کارگران معدن گرفتار آزاد شهر 

 در حاشیه مناظرات انتخاباتی  پی گرفته شد

همان جملات و اصطلاحات پلاسکو

تلاش مأموران برای نجات 

خانواده کارگران گرنجار  درزیر آوار

با بیرون کشیده شدن یک پیکر دیگر 

آما کشته شدگان ...زخمیان ...

کسی اعتنا نکرد 

قلکهای  پر از احساساتمان به صدا در نیامد 

معلوم می شوددکمه قلقلک جامعه در دست دیگری است 

 در پروژه پلاسکو با زدن دکمه "احساسات"  و موج تبلیغاتی گسترده ای در تلویزیون براه  انداخت آتش نشانی به صورت نیروی محبوب ملی در آمد جوری شد که  که عمو آتشنشان بتواند در مواقعی مثل بحرانهای سال 88 جای نیروهای انتظامی و سپاه را در پراکندن مردم  بگیرد مردمی که تربیت ذهنی شده اندحرف آقای  آتش نشا ن  را اطاعت کنند و گرنه ممکن است برای نجات ما جان خود را به خطر بیاندازند

به این می گویندچگونگی  رام کردن! ملت سرکش

جلال ملکی هم جاش در گزارشهای معدن آزادشهر خیلی خالی بود

سخنگویی که 4 ساعت  ,آتش را در پلاسکو مهارشده جلوه داد و مسأله را بی اهمیت برای رسانه ها گزارش کرد همکارانش را در کوره نگه داشت تا طبق هماهنگی های انجام شده ساختمان فرو ریزد و  دوستانش در زیر آوار بمانند 

هنوز چد ساعت از ریختن ساختمان نگذشته جلال ملکی هولین کسی بود که در اخبار سراسری از محبوسان به عنوان شهید یاد کرد و مجری خبر و گزارشگر را در بهت این اعلام زود هنگام فرو برد 

حالا می دانید کجاست و چه می کند؟! 

روی  پیکر همکاران شهیدش ایستاده قدش بلند شده و دارد برای خودش رأی دهنده جمع می کند تا وارد شورای شهر شود! اینجور غفلتهاست که گناههه اینجور غفلتهای ما مردم!