بازیگردان :احمدی نژاد بازیگر: موسوی

قرعه نیانداخته احمدی نژاد بهترین گزینه بود  که نقش لو لو خورخوره را بازی کند بهترین بدترینی که می توانست به محبوبیتِ

رقیب خود بیافزاید

چهارسال وقت داشت مقدمات فتنه را فراهم کند در این چهار سال خودش را به کم عقلی و بی شعوری زد(کاری که الان ترامپ داره میکنه البته ناخون کوچیکه احمدی نژاد هم نمیشه) 

 هرچه از دستش بر می آمد در حق انقلاب بد کرد آبروی شیعه را برد

چقدر با امام زمان (عج) دشمن بود آن دعایی فرج که  او با نیت شر در سازمان ملل خواند تأثیر تخریبی اش از سب علی بر منبر معاویه بیشتر بود 

هم تیمی های پشت پرده مشائی را به عنوان کاتلیزور بر او افزودند تا هم  غلظت شیطانیت ماجرا بالا برود و قضیه به پوست  چیتوز ختم نشود و هم بعد از فتنه و به هم ریختن مملکت بتوان از او به عنوان سوپاپ اطمینان استفاده کرد برای کنترل و فرونشاندن اوضاع و مشایی بجای او برکنار شود تا این محمودِ نامحمود چهار سال دیگر فرصت موریانه شدن و جویدن پایه های پایتخت را داشته باشد 

این همه را که گفتم همه می دانند و برکسی پوشیده نیست اما کسی به جدّیت او را برای دست داشتن در توطئه سال 88 متهم نمی کند چرا؟! چون نقشش اش را خوب بازی کرد و نقطه اتهام و انتقاد  را متوجه آقای خامنه ای کرد اصلا هدف اولشان رهبر بود می دانستند 

که وقتی آتش در گرفت مقام ولایت فقیه مجبور است فصل الخطاب صادر کند و مملکت را آرام کند و این وظیف رهبر است که در قانون اساسی معین شده است

پس میر حسین تنها کسی بود که باید به میدان می آمد که اصلا کل پروژه بر این اساس نوشته شده بود

بر اساس حافظه تاریخی مردم که یه چیزهایی از اختلافات آقای خامنه ای در پست ریاست جمهوری و موسوی خامنه در پست نخست وزیری به خاطر داشتند اطلاعات نه شفاف و نه دقیق که به درد قضاوت کردن نمی خورد اما  آتیش می زدی خوب می سوخت!

موسوی آدم بدی نیست صداقتش را همانطر فریز شده نگه داشته بود 

همه عوامل برای جلب محبت مردم را داشت نوستالژیک بود آدم را یاد

خاطرات دهه شصت می انداخت برای مردم سمپاتی داشت اما رقیب هم داشت کروبی بود رضایی بود اینها بهتر حرف می زدند  سرشون تو کار بود ممکن بود جامعه دوشقه نگردد موسوی هم سرش برا قدرت درد نمی کرد  که به آب و آتیش بزنه رأی بیاره ممکن بود نتونه اون ریشتر  زلزله لازم رو  برای گسل در جامعه  ایجاد کنه ممکن بود عملیات شکست بخوره و مهره ای مثل موسوی  سوخته و سالم برگرده سر خونه زندگی اش اینجا بود که احمدی نژاد به کمکش اومد  مثل این کارگردانهایی که نابازیگر رو انقدر اذیت می کنند تا عصبانی بشه داد بزنه بعد فیلم می گیرند

دکوراسیون خانه شیطان

تهاجم

تهاجم فرهنگی 

مهاجم چه تاکتیکی برای تصرف فرهنگ ایران بکار بست؟

اول به کدام بخش این پیکره حمله کرد؟

لباس؟

نه !  در بدو امر تغییر لباس ممکن نیست 

چنانکه تجربه رضا شاهی نشان داد 

خوب پس از کجا شروع کرد که هزاران سال فرهنگ ایرانی اسلامی شیعی ما را چنین  مثله کرده ؟

از دکور

هر سرزمین یک پلاتو تئاتر است 

اگر دکورش را از خانه مادربزرگ به این چیزی که حالا هست تبدیل نکرده بود عمراً نمی توانست لباسمان را عوض کند 

 

به آن بخشهایی که مقاومتی در مقابل تغییرش از مردم دیده نشود وعوض کردنشان به راحتی قابل انجام است و حتی خود مردم هم با متجاوز همراهی می کنند 

تغییر دکور صحنه ! تغییر دکوراسیون همان راهی است که از آن وارد بدنه زندگی ما می شوند تغییر دکور ,  ترکیب لباس را عوض می کند و از پی آن سیلابی از اشیاء بیگانه آمد و همه خاطرات مردم ایران را با  خود برد 

ما نمی دانستیم هر نوع صندلی و پرده و میز با خودش یک جور لباس می آورد یکجور زندگی و هر جور لباس باخود شبه کسی را همراه دارد که دیر یا زود پوشنده لباس شبیه او خواهد شد مدل مو مدل حرف زدن و نگاه کردن 

ما کلا اشتباه گرفته ایم... مسیر ورود خاله گرگه از همان سوراخ نیست  که دست بزک کرده اش را نشانمان داده بلکه از جایی است 

که فکرش را هم نکرده ایم. در حالیکه ماچهارچشمی مراقب رشته های علوم انسانی بودیم اهریمن از ورودی دانشکده های فنی و علوم

پایه وارد مغز ما میشد و  مقاومتی نمیافت که هیچ , دایم تشویق

هم دریافت می کرد

بزرگترین ضربه فرهنگی که می شد به ما زدند در حالیکه ما درگیر بستن روزنامه ها و چاپ شدن یا نشدن فلان کتاب فلسفی بودیم 

دشمن کتابهای درسی ما را عوض کرد و هدف اصل اش که تغییر کتابهای بینش اسلامی دوره ابتدایی بود محقق شد و درعرض 10 سال جوانانی به جامعه وارد شدند که هیچ اطلاعات صحیح از تاریخ اسلام نداشتند ...هیچ

همیشه فکر می کنم اگر شیطان گمان خود را درباره ما عملی کند و سوار بر ما به صحنه محشر در آید حقّمان است و لی حق خدای به این خوبی این نیست که احسن المخلوقین اش توزرد از آب درآید!

تک چشم یعنی دوبعدی

تکچشم بودن دجال می تواند به معنای دو بعدی بودنش باشد

و این خود آدم را به یاد تلویزیون می اندازد

تلویزیون مدیوم مطلقا استبدادی است

طراحی شده برای تجاوز 

حرف می زند و حرف نمی شنود

خودش را خاله گرگه معرفی کند و به محض اینکه خوابت برد شنگول و منگول و حبه انگورت را بخورد 

نمی بینی همه را خورده و خورده و هی تکثیر شده 

خوش به حالشون!

خیلی چیزها هست توی قلبم که تا می خواهم یکی اش روی جوری بیانکنم خیلی ساعت می گذره 

دلم می خواهد  برای امام زمان یه کاری کنم که دنیادبرن استقبالش فکر می کنم می تونم . هر کس دیگه ای 

هم میتونه هرکسی که باور  داشته باشه هست شروع میکنه به کندهدشدن سبک شدن هرچی کثیف باشه حتی

آب فاضلاب هم که باشه خدا خوبهای جامعه فاضلاب رو جوری بخار می کنه که وقتی دارن پرواز می کنن

نگاه می کنند می بینند پاک پک شدند آب مطهّر شدن یه ذره کثیفی به تن شون نمونده حتی دیگ نامرئی شدن

باحال اش وقتیه که می رسند بالای قله دماوند نمی دونند که ابر شدن یه جسم ملکوتی پیدا کردند تا وقتی

 از رو چشمه ردمیشن خودشون ر می بینند دیوانه میشن از خوشحالی خوش به حالشون

سانسور های عرب برای عجم

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿٢٦

معنای آیه : وقتی کسانی که کافر "شدند" همبستگی جاهلی را مایه دلگرمی خود قرار دادند,  خدا هم آرامش خود را بر پیامبر و بر المؤمنین نازل کرد و صفت التقوی  را لازمه وجودی ایشان گردانید و البته خود سزاوارش و اهلش بودند و خدا بر هر چیزی آگاهی کامل دارد.

 

آیه ٢۶ سوره الفتح در رابطه با عصمت امیر المؤمنین نازل شده است

که صورت ظاهری آیه هم گویای این منظور است و نیازی به تأویل نیست.چرا که معنای تقوا  چون از سوی خدا بر کسی لازمه وجودی قرار گیرد او را از "مخلَصین " قرار داده که معنای "مُخلَص" چنانکه می دانیم با "مُخلِص" تفاوت دارد و از یوسف در قرآن به "مخلَصین" 

یاد شده که علمای شیعه از آن در توضیح مفهوم عصمت استفاده کرده اند.

در بیشتر مواردی که خدا در قرآن از "المؤمنین" سخن می گوید منظور "امیر المؤمنین" است (چنانکه از ابراهیم (ع)نیز به عنوان امت یاد می کند) و همچنین در مواردی که المؤمنات را با آن همراه   کرده منظور فاطمه الزهرا (س) است.    

یک نکته خیلی جالب در رابطه با آیه مذکور این است که وقتی در جستجوی گوگل تایپ می کنی آیه 26 سوره 

....هنوز ننوشته ای که خودش الفتح را پیشنهاد می کند که این بخاطر تعداد دفعات زیادی است که کاربران عرب زبان این آیه بخصوص را جستجو کرده اند و اگر عبارتی فارسی به آن بیافزایی دیگر این اتفاق نمی افتد 

تمرکز غیر عادی کاربران عرب بر دقیقا آیه 26 سوره الفتح (که از قضا جزء 26 هم هست) و  ارائه تفاسیر متعدد برای رفع شبهه ای ناگفته خود حکایت می کند از ماجرایی تاریخی مکتومی که حمیة الجاهلی مانع شده عجم از آن بویی ببرد.

نمونه دیگری از این اتفاق را در  دیکسیونر عربی - فارسی "المعجم" ذیل لغت "مولی' " می توان  یافت  که بسیار جالب توجه و معنادار است چنانکه می دانیم لسان عرب کاملترین زبان است به این لحاظ که چنان هر لغت تا ریشه اش پیداست که امکان  سخن گفتن به گونه "قولاً سدیداً" در آن فراهم است. یعنی سخنی که دقیق و منظورش مشخص باشد چنانکه قابل ایهام  و سوء استفاده نباشد و معنای "قول سدید" همین است و خدا ما را به سخن گفتن چنین توصیه کرده است.

مثل انگلیسی نیست که روبروی هر لغت ده هزار معادل بی ارتباط به هم و گاه ضد و نقیض ردیف کرده اند , عربی چنین نیست و هر لغت معمولا یک معادل دارد اما در مقابل مولی به تعداد زیادی معادل بر می خوریم که یعنی معلوم نیست در غدیر خم منظور پیامبر چه بود از گفتن " من کنت مولی  فهذا العلی مولی"

اینترنت شمشیر امام زمان است