شما که تشنه هستین
شیر آب و بستین و نشستین و
تست کنکور میزنین
نامه خدا رو وا نمی کنین
لوله آب حیات
لوله ای که پیامبر کشیده
و آب حیات را از سرچشمه
آورده بود توی خانه ها م
هر جلد قرآن
یک شیر آب حیات است
همواره جاری است
این قاب یک تابلو نیست بر روی دیوار
این پنجره ای که بازش نکردی
مشرف به باغ بهشته
وقتی که بازش کنی فرشته ها
میان و می رن
آسمون ات م میشه بهشت
اما افسوس تو فکر کردی این یه کتاب ِ
فکر کردی این هم عکس
تصویر یه باغ توی یه قابه
در بنی سقیفه
این لوله شکست
لوله آب حیات
که می تونه دلهای آدمها رو زنده کنه
آخه قرآن زنده است
مثل یه خط تلفن تو رو به خود خدا وصل می کنه
دیگه میشه تبلت ات
هرچی می خونی تمومی نداره
صفحه هاش زیاد مشه کم نمیشهد
قرآن زنده باهات حرف می زنه
نمی تونی سی تا جزءاش بکنی
سالی یه ماه رمضون بخونی ختم اش بکنی
.
که
ترک خورد و شکست
برا همینه که شیر آب رو باز می کنی
یه باریکه آب هست اما معجزه نمی کنه
این کتاب نامه خداست
عصای موسی است
نیل و میشکافه دل سنگ و از دلش زمزم و جاری میکنه
چرا انقدر به ما بی اثر شده
میوه های دلمون رو شاخ ها کپک زده
بچه هامون چرا عاشق ندارند
چرا دل نمیستونن دل نمیدن
یکی از روایات ساختگی از حضرت فاطمه (س) که ایشان در پاسخ پرسشی که پیامبر در مسجد مطرح کرد که بهترین چیزبرای زن چیست و هیچ کس نتوانست به این معما پاسخ دهد علی (ع) هم عاجز از حل معما به خانه رفت و پاسخ را از حضرت زهرا جویا شد و ایشان پاسخی داد که پیامبر به عنوان پاسخ صحیح اعلام کرد
پاسخی که از فاطمه (س) نقل می کنند این است :
بهترین چیز برای زن این است که هیچ نامحرمی او را نبیند و او هم هیچ نامحرمی را نبیند!
یعنی زن خوب بلند نمی شود برود در مسجد رو در روی چند مرد نامحرم بایستد وبگوید:
من فاطمه هستم دختر محمد
تنها وارث قانونی او
تنها کسی که خون آخرین پیامبر در رگهایش جاری است
تنها من و فرزندانم
وارثان حقیقی او هستیم
و حدیث جعلی دیگر که این از اولی مشهورتر است این است که عایشه ساخته و تنها راوی آن همین خانم است که شاعر هم بوده و با ظرافت خواسته حضرت زهرا را مشتاق ترک دنیا و پیوستن به رسول الله نشان دهد تا پدرش ابوبکر و هم دستش عمر را تبرئه کند شزح این حدیث که از بچگی تا به حال هزار بار شنیده ایم این است
عائشه مىگوید: به فاطمه دختر رسول خدا (ص) گفتم: در بیمارى پدر، خودت را روى بدنش افکندى و گریه کردی، بار دیگر آن را تکرار کردی؛ ولى خندیدی، فرمود: دفعه اول خبر از مرگش داد گریه کردم، دفعه دوم فرمود: تو نخستین فرد از اهل بیت من هستى که به من ملحق مىشوى وتو سرور زنان بهشتى هستی.
الطبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم (متوفای360هـ)، المعجم الکبیر، ج 22، ص 419، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، 1404هـ – 1983م.
چقدر زن شجاع و جالبی بود حضرت فاطمه گذشته از حضرت فاطمه بودنش شخصیت تاریخی اش برام خیلی جالبه
جایی که علی (ع) وظیفه سکوت داشت و هیچ کس هیچ کس اعتراضی نکرد به کودتاچی ها و نه سلمان و نه حتی اباذر حرکت موثری نمی یافتند که بهش دست بزنن و سکوت علی(ع) حجت رو تمام کرده بود
حضرت فاطمه نمی تونست چیزی جز اونی باشه که بود تنهای تنها به جنگ دروغگویان رفت و علی تا فاطمه بود با ایشان بیعت نکرد ! چرا ؟؟
چنین به نظر می رسد که جز آنچه در روز غدیر به اعلان عمومی رسید و امر و لایت و فانوسبانی جامعه به علی (ع) سپرده شد در پیمانی که تنها علی فاطمه و پیامبر از آن خبر داشتند علی و فاطمه باهم و هریک نیمی از بار امانت را به دوش گرفته بودند علی در حالت یوم الغدر و فاطمه در حالت لیلة القدر علی در بیعت فاطمه و فاطمه در بیعت علی بود
و به هر صورت اتفاقی که عملا افتاد این بود که حضرت علی از حضرت فاطمه تبعیت کرد و تا فاطمه بود در بیعت او ماند و سکان کشتی به دست فاطمه بود ااگرچه من فکر می کنم که علی(ع) هرگز بیعت نکرد و آنها که به خانه علی هجوم آوردند هم پس از شهادت حضرت زهرا دیگر اصراری برای گرفتن بیعت نداشتند
1)در باب محسن قصه کوتاه است یک خط
و همین یک خط پرده از جنایت شان برداشت
2) در ماههای آخر بارداری سقط جنین بسیار خطرناک لست و خطر جانی در اثر خونریزی شدید برای مادر وجود دارد
3) در محاکم قضایی وارد آوردن ضربه جسمی آگاهانه و به قصد انداختن کودک به مادر حکم قتل عمد را خواهد داشت
4)تمام جنجالها انگار نه برای گرفتن بیعت که برای از میان برداشتن فاطمه بود
5) چند ماه آخر عمر پیامبر خدا ماجرای مباهله را ترتیب داد و پیامبر را تنها با همین پنج تن علی فاطمه و حسن وحسین علیهم السلام که خردسال بودند روبروی علمای بزرگ نصرانی اهل نجران قران داد سلاح نفرین! اولین بار بود که از سوی خدا امر به مباهله و استفاده از این سلاح قرار می گرفت و همه به تماشا آمده بودند در همان آغاز و به محض دیدن پیامبر که با لشگر پنج نفره به میدان آمده مسیحیان نجران تسلیم شدند و اعلام کردند که شکست خورده اند و حاضرن جزیه بپردازند
این بزرگترین حجتی بود که خدا به رحمت خود برای مسلمانان آورد تا مگر ایشان را از دست زدن به بزرگترین گناهان بشری و سقوط به قعر آتش محافظت کند نمایشی بمانند میدانی که برای موسی و ساحران قرار داده بود تا شاید از نفرین این طفلان معصوم بترسند و پس از پیامبر دست خود را به خونشان آلوده نکنند
برای همین است که در روایات اهل سنت هم دیده می شود که در ماجرای حمله عمر به خانه فاطمه وعلی مردم تماشاچی دغدغه این را دارند که فاطمه نفرین نکند
6)در جریان مباهله محسن هم که در بطن مادر بود در سپاه پیامبر حضور داشت
یاس در هر جا نوید آشتی ست
یاس دامان سپید آشتی ست
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
یاس بوی مهربانی می دهد
عطر دوران جوانی می دهد
یاس ها یادآور پروانه اند
یاس ها پیغمبران خانه اند