سلام سلام سلام
من را ببخش که تو را نشناخته ام و پوستم اینقدر کلفت است که از دوری تو نمرده ام مرا ببخش که حواسم پرت اسباب است و تو را نگاه نمیکنم گوشم زبان در آورده و هی حرف میزنم آقای صبور